– مبانی نظری تحقیق :
امروزه پژوهش ها و تحقیقات همواره بر یک چارچوب نظری و مفهومی تکیه دارند. با یک چارچوب نظری صحیح می توان متغیرها و روابط میان آنها را به درستی مشخص نمود. چارچوب نظری تحقیق حاضر بر مبنای مطالبی است که ذیلا اشاره میگردد:
چنانچه در بیان مسئله ذکر شد یکی از ارکان عدالت اجتماعی برخورداری تمام اقشار جامعه از بهداشت و سلامت جسمی و روحی است. همچنین اشاره شد که وجود نقص هایی در نظام تأمین مالی مخارج بهداشتی و درمانی که منجر به بروز مواردی نظیر حالت هزینه های اسفبار یا کمرشکن برای خانوارها میگردد، می تواند یکی از عوامل زایش فقر آنی و یا پایدار باشد (مهرآرا و همکاران، ۸۹).
برای پرداختن به عدالت در تامین مالی سلامت باید به این سئوال پاسخ داد که چه کسی هزینه خدمات سلامت را می پردازد؟ و به این نکته توجه داشت که سیستم تامین مالی زمانی عادلانه است که این پرداخت بر اساس توان پرداخت باشد. به همین دلیل برای اندازه گیری نیازمند دسترسی به دو نوع اطلاعات بطور همزمان هستیم که شامل اطلاعات اقتصادی آحاد جامعه، و میزان پرداخت برای مراقبتهای سلامت است. دو رویکرد تحلیلی به اندازه گیری وجود دارد:
الف: تحلیل آستانه : که از دو روش هزینه های اسف بار، و هزینه های منجر به فقر استفاده می کند.
ب: تحلیل پیشروندگی: که از دو روش جدول بندی ساده پیشروندگی، و روش های پیچیده اندازه گیری با استفاده از مواردی مانند منحنی تراکم، اندکس تراکم و … بهره می برد.
۱- هزینه های اسف بار:
به منظور تحلیل دقیق تر وضعیت عدالت در مشارکت مالی یک مبحث تکمیلی تحت عنوان هزینه های اسف بار و کمرشکن خدمات بهداشتی و درمان در ادبیات موضوع مطرح شده است . چنانچه کمی در مفهوم هزینه های اسف بار دقیق تر بنگریم میبینیم که بالا رفتن این شاخص بدین معنی است که خانوار میزان غیرمنطقی از ظرفیت پرداخت خود را باید جهت نگاهداشت سطح سلامت و درمان اعضای خانوار بناچار هزینه کند. بدیهی است تحقق چنین شرایطی به هیچ وجه مطلوب نمی باشد. اندازه گیری در این عنوان بر سه نوع است:
– آستانه اسف بار: در این روش چنانچه هزینه ها از درصد مشخصی از درامد تجاوز نماید اسف بار تلقی می شود. چنانچه میزان پرداخت از جیب یک خانوار به میزان مشخص مثلا ۸۰ درصد برسد عملا” بنیان اقتصادی چنین خانواری متلاشی شده و خانوار قادر به تامین سایر مایحتاج ضروری نظیر خوراک بیش از حد فقر، پوشاک، مسکن و سایر اقلام هزینه ای نخواهد بود. به همین منظور برای میزان پرداخت از جیب یک خانوار، حد بحران، “آستانه” تعریف می شود که تجاوز از این حد بحرانی را به عنوان حالت اسف بار و کمرشکن تامین مالی خدمات سلامت نامیده اند. متخصصین اقتصاد بهداشت بنا به مطالعات و تجربیات این مرز بحران را درحد ۴۰ درصد تعیین نموده اند.
– سرشمار خانوارهای مواجه با پرداخت اسف بار: در این روش تعداد خانوارهائی که میزان هزینه کرد آنها برای سلامت از درصد مشخصی از درامد تجاوز نموده و اسف بار تلقی شده اند شمارش می شود.
– شکاف پرداخت اسف بار: در این روش شناسائی از طریق پاسخ به سؤالِ «چه میزان از هزینه ها بالاتر از آستانه اسف بار است» صورت می گیرد.
۲- هزینه های منجر به فقر( فقر ناشی از درمان) :در این روش خانوارهائی که از نظر درامدی بعد ازکسرپرداخت به سلامت زیر خط فقرقرار می گیرند فقر ناشی از هزینه های درمانی را تجربه می کنند (حسن زاده، ۱۳۸۶).
تئوری های مرتبط با O.O.P به تحلیل روند زایش فقر در خانوارهایی که با بیماریهای با هزینه کمرشکن مواجه می شوند، کمک می نماید.
مرحله اول؛ استفاده از نسبت O.O.P به درآمد خانوار است از طریق این شاخص خانوارهایی که میزان هزینه کرد آنها برای سلامت از درصد مشخصی از درآمد تجاوز نموده و اسف بار تلقی شده اند شمارش می شود. مرحله دوم؛ شناسایی میزان شکاف پرداخت اسف بار و پاسخ به این سوال که چه میزان از هزینه ها بالاتر از آستانه اسف بار است؟ انجام می شود. مرحله سوم؛ شناسایی هزینه های منجر به فقر ( فقر ناشی از درمان )، در این روش خانوارهایی که از نظر درآمدی بعد از کسر پرداخت به سلامت زیر خط فقر قرار می گیرند و فقر ناشی از هزینه های درمانی را تجربه می کنند شناسایی می شوند (همان).
یکی از مهمترین پیامدهای هزینههای اسفبار تغییر رفتار مصرفی بیماران در مواجه با تصمیم برای پرداخت است که میتواند صرفنظر کامل از درمان و یا انتخابهای جایگزین ارزانتر غیرسالم یا غیراستاندارد باشد. از طرف دیگر ناملایمات روحی و احساس ترس و اطمینان نداشتن از آینده ناشی از تلاش برای تامین هزینههای درمان، بر همه اعضای خانوار فشار روانی غیرقابل اغماضی وارد میکند و به این دلیل بر سلامت روحی و روانی بیمار، خانوار و اطرافیان اثر سوء بر جای میگذارد بنابراین هزینههای غیرمنتظره و بالای درمانی نهتنها آثار مخرب اقتصادی، اجتماعی دارد بلکه به شاخصهای سلامت فیزیکی و روانی افراد جامعه نیز آسیب میزند. با توجه به عواقب ناخوشایند هزینههای اسفبار بهتر میتوان درک کرد که چرا سیاستگذاران نظام سلامت باید تا به این حد نگران مبادله گریزناپذیر بین کارایی اقتصادی و عدالت اجتماعی باشند (سلامت نیوز، ۱۳۹۲).
با توجه به مطالب فوق متغیر های O.O.P (پرداخت از جیب)، هزینه های اسف بار (Catastrophic Cost)، فقر و اختلالات روانی در قالب مدل زیر در ارتباط میباشند.