اثرات فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی دارای اثرات گوناگونی است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- کاهش عملکرد، که در آن فرد نمیتواند از تمام و قسمت اعظم توان، استعداد و انرژی جسمی و روانی خود برای انجام کار استفاده کند.
۲- تلاش برای یافتن مشاغل و حرفههای جدید.
۳- اغلب قربانیان نشانگان فرسودگی شغلی در واقع از لحاظ روانشناختی حالت کنارهگیری پیشه میکنند و تا زمان بازنشستگی دچار چنین وضعیتی خواهند بود.
۴- افرادی که از نشانگان فرسودگی شغلی رنج میبرند ممکن است در جستجوی مشاغل و نقشهای اداری و اجرایی باشند.
یکی از اثرات فرسودگی شغلی رنج بردن از فرسودگی بدنی است. افرادی که از این عارضه رنج میبرند، اصولا دارای انرژی کم و خستگی بیش از حد هستند. به علاوه اینکه، برخی از نشانههای فشار بدنی نظیر سردرد، تهوع، کم خوابی و تغییراتی در عادات غذایی را به طور فراوان گزارش میدهند. اثر دیگر این است که افراد مبتلا به فرسودگی شغلی، فرسودگی عاطفی را نیز تجربه میکنند. افسردگی، احساس درماندگی، احساس عدم کارایی در شغل خود و مواردی از این قبیل، همگی نمونههایی از فرسودگی شغلی هستند (اسچافلی و همکاران، ۱۹۹۴)..
۲-۹- پیشگیری از فرسودگی شغلی
موارد زیر میتواند ما را در پیشگیری از فرسودگی شغلی راهنمایی نماید:
۱- بهتر است قبل از به کار گماردن افراد، تواناییهای آنها را برای انجام کار از نظر فعالیتهای فیزیکی، فیزیولوژیکی و روانی سنجید و افرادی را که دارای این توانمندیها هستند به کار مشغول کرد.
۲- مناسب کردن شرایط محیط کار مانند کاهش سر و صدا، رطوبت و درجه حرارت مناسب، روشنایی کافی.
۳- توجه به حق و حقوق کارکنان و کمک گرفتن از یک روانشناس برای بهبود روابط کاری.
۴- توجه به این موضوع که تولید زیاد و افزایش بهرهوری در صورت توجه به ارزشهای انسانی کارکنان بهتر و راحتتر به دست میآید.
۵- رعایت عدالت و انصاف در محیط کار و مشخص بودن شرح وظایف کارکنان.
۶- تعداد روزهای کاری و جمع ساعات کار هفتگی در محدوده پیشبینی شده در قوانین کار.
۷- کاهش یا حذف حرکات غیرضروری در کار و انجام دادن کار با سرعت متعادل.
۸- ایجاد تنوع در محیط کار.
۹- استراحتهای کوتاه بین کار.
۱۰- پرهیز از اضافهکاری زیاد و غیر ضروری به ویژه در کارهای سخت.
۱۱- استفاده از تعطیلات و مرخصیهای قانونی که به تمدد اعصاب و افزایش قدرت جسم و روان کمک میکند.
۱۲- کار نکردن در ساعات شب در صورت امکان، چون در هنگام شب خستگی زودتر به سراغ کارکنان میآید.
۱۳- توجه به رفاه کارکنان و تشویق آنها به انجام ورزش و تفریحات سالم.
۱۴- توجه به وضعیت روانی کارکنان در خارج از محل کار.
۱۵- مصرف نکردن بیش از حد مواد محرکزا، مثل قهوه و چای.
۱۶- عدم مصرف دخانیات، مواد مخدر و داروهای آمفتامین.
۱۷- استراحت و خواب کافی (ساعتچی، ۱۳۸۲).
۲-۱۰- تعارض
امروزه نیروی انسانی به عنوان اصلیترین دارایی و پیچیدهترین عنصر سازمانها مطرح است، وجود همکاری و همدلی بین این منابع ارزشمند از جمله مهمترین عوامل اساسی برای موفقیت در همه سازمانها است. تعارض در سازمان اجتنابناپذیر و لزوماً برای سازمان غیرضروری نیست، تعارض میتواند خلاقیت را بیشتر و نوآوری و تغییر را ترویج دهد و یا ممکن است باعث اتلاف و تحلیل انرژی و منابعسازمان شود، تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد، استفادهصحیح و موثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفادهغیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان میشود (رستگارخالد، ۱۳۸۱).
استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسبمهارت در اداره و کنترل آن است. اگر تعارضها سازنده باشند موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند به اهداف سازمانی خویش نائل آید. برای مدیریت صحیح تعارض بایستی مدیران آنرا به عنوان نیرویدائمی بشناسند و با برخورد سازنده و صحیح در جهت پویائی سازمان، آن را مدیریت نمایند. بنابراین توانایی هدایت و کنترل پدیده تعارض در سازمانها از مهمترین مهارتهای مدیران است که مدیران امروز نیازمند آن هستند. امروزه صاحبنظران و اندیشمندان بر اهمیت و نقش نیروی انسانی به عنوان عامل توسعهدر هر کشور واقفند و بر آن تأکید دارند، بنابراین توجه به روحیه و انگیزههای انسانی در هر سازمان از اولویت بالایی برخورداراست. مهمترین سرمایه هر سازمان، نیروی آن است. هنگام پیوستن نیروی انسانیبه سازمان، آنها مجموعهای از خواستها، نیازها و آرزوهای خود یعنی انتظار شغلی را به همراه میآورند.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل