نوشته شده توسط : admin

آموزش ذهن­آگاهی

تعریف نظری

چنانکه کابات زین (۲۰۰۳) می­گوید ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به طریقی خاص، معطوف به هدف، در زمان حال و بدون قضاوت و پیش­داوری است. از طریق تمرین ذهن­آگاهی فرد می­آموزد که در لحظه، از حالت ذهنی خود، آگاهی داشته و توجه خود را به شیوه­های مختلف متمرکز کند.

تعریف عملیاتی

تلفیقی از آموزش ذهن آگاهی مبتنی برکاهش استرس کابات زین (۲۰۰۳) و آموزش ذهن­آگاهی مبتنی بر افزایش رابطه (MBRE) است که توسط کارسون و همکاران (۲۰۰۴) طراحی شده است. (پیوست) و در هشت جلسه دوساعته (جلسات هفتگی) برگزار شد.

آموزش راهبردهای فراشناخت

تعریف نظری

فراشناخت اصلاحی است که اولین بار توسط فلاول (۱۹۷۶) به کار رفت تا دانش فرد در مورد فرایندهای شناختی و اینکه چگونه می­توان ازآنها برای دستیابی به یک هدف یادگیری به طور مطلوب استفاده کرد، اشاره دارد. فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم در برگیرنده دانش (باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می­کند (موسس و بیرد، ۲۰۰۲).

تعریف عملیاتی

نسخه تجدید نظر شده آموزش مهارت­های اجتماعی با رویکرد فراشناختی (MASST-R) شینکر و همکاران (۲۰۰۲) (پیوست) در هشت جلسه دو ساعته برگزار شد.

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 472
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

فصل دوم

پیشینه تحقیق

۲-۱- مقدّمه

انسان موجودی اجتماعی است و به تعامل[۱] با دیگران نیاز دارد. ما در معاشرت با دیگران اطلاعات بسیاری به دست می‌آوریم که به نحوی آنها را دسته‌بندی و منسجم می‌کنیم و بخش‌های مهم و مفید آنها را به حافظه می‌سپاریم. برای داوری و قضاوت درباره دیگران باید بتوانیم این اطلاعات ذخیره ‌شده را با هم ترکیب کنیم و به شناختی درست از دنیای اطراف­مان دست یابیم. شناخت اجتماعی[۲] بیان می‌کند که ما چگونه به اطلاعات توجه می‌کنیم، آنها را ذخیره می‌کنیم و در موقع لزوم به یاد می‌آوریم (آذربایجانی، ۱۳۸۷).

انسان در زندگی اجتماعی ودر تعامل با دیگران است که خود را می­شناسد و از وجود خود آگاه می­شود. اما خودآگاهی[۳] او ابعاد دیگری نیز دارد که در رابطه او با محیط­های گوناگون و پیچیده شکل می­گیرد، مانند محیط روانی و فیزیولوژی، محیط طبیعی، محیط اجتماعی، محیط فرهنگی[۴] که ازآنها متاثر می­شود. به همین علت خودآگاهی او شامل دایره­های متعددی است، مانندآگاهی از وجود خودش، آگاهی از تعلقش به گروه، قشر یا ملیت خاص، آگاهی او از این که به شهر، منطقه یا جغرافیای طبیعی خاصی تعلق دارد (کریمی، ۱۳۸۵). اما چگونگی تعامل انسان با این محیط­های گوناگون، به مقدارزیادی، ناخودآگاه[۵] است و میزان و چگونگی روابط متقابل و تاثیر و تاثر انسان با این محیط­ها برای او روشن نیست (هانت[۶]، ۱۹۸۷). روان­شناسی اجتماعی با مطالعه نحوه تفکر، احساس و عمل آدمی در محیط­های اجتماعی و چگونگی تأثیر متقابل محیط­های اجتماعی در اندیشه­ها، احساسات و اعمال وی سر و کار دارد. به همین دلیل روان­شناسی اجتماعی با فرایندهای ادراک و تفسیرهای اجتماعی سر و کار دارد (لامارش[۷]، ۱۳۸۰).

[۱] – Interaction

[۲] – Social cognition

[۳] – Self-awareness

[۴] – Cultural environment

[۵] -Unconscious

[۶]– Hunt

[۷]-Lamarsh

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 757
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۲-۲- تعریف ذهن آگاهی

 

واژه ی ذهن آگاهی[۱] ازکلمه “ساتی”[۲]  که در زبا ن مقدس بوداییان[۳] به معنای داشتن آگاهی، توجه و یادآوری می­باشد، نشأت می­گیرد (بودهی[۴]، ۲۰۰۰). ذهن آگاهی شکلی از مراقبه[۵] است که ریشه در تعالیم و آئین­های مذهبی شرقی خصوصاً بودا دارد (اوست[۶]، ۲۰۰۸). کارلن و لانگر[۷](۲۰۰۶) از ذهن آگاهی به عنوان وضعیت شناختی یاد کردند و با صراحت بیان نمودند که بین ذهن آگاهی ومراقبه بودایی[۸] تمایز وجود دارد. البته نباید منکر شباهت آنها شد. مراقبه ذهن آگاهی فقط یک نوع خاص از مراقبه بوده و سایر اعمالی چون مراقبه متمرکز که نیاز به توجه متمرکز روی یک محرک مجزا همچون یک کلمه، صدا یا شمع دارد متفاوت است (دونه، اسلاتر و لاتز[۹]، ۲۰۰۸). در آغاز قرن بیستم، ویلیام جیمز پیش­بینی کرد که بودایسم تأثیر عمده­ای بر روی روانشناسان غربی خواهد گذاشت. اکنون بیش از دو دهه است که پیش­بینی او با علاقه روزافزون به یکپارچه­ سازی روانشناسی غربی و معنویت شرقی به وقوع پیوسته است و روانشناسان بسیاری به دنبال آموزه­های بودایی و تکنیک­هایی برای آموزش ذهن هستند (اشتاین[۱۰]، ۱۹۹۶؛ لئو و مک­مین[۱۱]، ۲۰۰۵). علایق روانشناسان دربرگیرنده شناخت قواعد درمانی، آگاهی از محدودیت­های رویکردهای درمانی کنونی، شیفتگی کنونی جامعه غربی به شرق و گرایش جهانی به یکپارچه سازی رواندرمانی است (لئو و مک­مین، ۲۰۰۵). نمونه ویژه­ای از این گرایش، یکپارچه سازی تمرین­های معنوی شرقی با درمان­های شناختی ـ رفتاری است.

ذهن آگاهی در ۲۰ سال اخیر در زمینه پزشکی و روان­شناسی دانشگاهی تغییر یافته است. ابتدا توسط کابات زین[۱۲] در سال ۱۹۷۹ به عنوان برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس[۱۳] (MBRS) درمرکز پزشکی دانشگاه ماسا چوست گسترش یافت. و امروزه به طور گسترده­ای مورد استفاده قرارگرفته است (بایر[۱۴] و همکاران، ۲۰۰۴). با گسترش مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی تعریف­های متعددی نیز از سوی متخصصان ارائه شده است که به مواردی از آنها می­پردازیم.

[۱] – Mindfulness

[۲] -Sati

[۳] – Pali

[۴] -Bodhi

[۵] -Meditation

[۶] -Ousth

[۷] – Karln & langr

[۸] – Buddhist Meditaion

[۹] – Dunne , Slagter & Lutz

[۱۰] – Stein

[۱۱] – Leo & Mack Maine

[۱۲] – Kabat Zin

[۱۳] – Mindfulness Based Stress Reduction

[۱۴] – Bayer

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۲-۳- آموزش ذهن آگاهی

همان گونه که قبلا بیان شد، توانایی داشتن ذهن آگاهی، یک ظرفیت ذاتی می­باشد که همه انسان­ها آن  را دارا می­باشد. پیشرفت آن در افراد، متغییر می­باشد و این می­تواند بدلیل عوامل محیطی و ژنتیکی باشد. عوامل محیطی هم می­تواند اثر مثبت و هم تاثیر منفی بر پیشرفت ظرفیت و توان یک شخص داشته باشند. تمرین­های ذهن آگاهی می­تواند مثبت و منفی باشد. همان طور که کابات زین (۲۰۰۹) اظهار کرده است «ذهن آگاهی  بطور اساسی تنها یک روش خاص تمرکز توجه می­باشد. این روشی از نگاه عمیق شخص در درک خود و خودباوری می­باشد. به همین دلیل تمرکز توجه باید آموخته شود و تمرین شود». تمرین های رسمی برای کمک به تمرین ذهن آگاهی طراحی می­گردند و بهترین آنها تمرین­های مراقبه­ای می­باشند. این تمرین­ها شامل مراقبه نشسته، مراقبه بدنی و مراقبه راه رفتن می­باشد. تمرین چنین مراقبه­هایی می­تواند نسبتاً مختصر باشد اما آنها نیز باید برای دوره­های گسترده فراگرفته شوند. ممکن است تمرین­های مراقبه­ای ذهن آگاهی در طی ساعت­ها و یا حتی روزها صورت گیرد.

تمرین­های غیر رسمی ذهن آگاهی شامل کاربرد مهارت­های ذهن آگاهی در زندگی روزمره می­باشد و شامل تمرین و نگهداری حالت ذهن آگاهی و یک حالت غیر قضاوتی[۱] در ارتباط با چگونگی عملکرد فردی می­باشد. برای مثال، افراد می­توانند رانندگی با ذهن آگاهی، خوردن با ذهن آگاهی و یا حتی خواندن با ذهن آگاهی را یاد بگیرند. شاپیرو و کارسون[۲] (۲۰۰۹) پیشنهاد دادند که این تمرین غیر رسمی در تعمیم به زندگی روزمره و مهارت ذهن آگاهی که از طریق تمرین رسمی افزایش می یابد کمک می کند.

به طور کلی آموزش ذهن آگاهی سه مولفه زیررا دربر میگیرد :

۱-  رشد آگاهی ازطریق یک روش شناسی تمرین­های نظام دارکه در برگیرنده تمرین­های رسمی ذهن آگاهی (وارسی بدن، مراقبه نشسته، حرکت ذهن اگاهانه) و تمرین­های غیر رسمی ذهن آگاهی (گسترش آگاهی در هر لحظه از زندگی روزمره ) است.

۲- چهار چوب نگرشی[۳] خاص، این چهارچوب با مهربانی، کنجکاوی و رضایت ازبودن در زمان حال مشخص می­شود که همراه با آشکار سازی تجارب است. این اعمال به طور اندیشمندانه در ضمن اجرا و تمرین پرورش می­یابند وبه طور خود انگیخته از عمل فرد نشات می­گیرند.

۳- درک درست از آسیب پذیری بشر، که این مساله ابتدا از طریق آموزش­های شنیداری و سپس از طریق جستجوی اعتبار آنها از طریق مشاهده مستقیم فرایند تجربه در عمل طی تمرین­های ذهن آگاهی رشد می­یابد. ما از طریق این فرایندها می­آموزیم گرچه رنج قسمتی از تجربه ماست اما راه­هایی وجود دارد که ما می توانیم الگوهای عادت شده[۴] جدیدی را جهت ایجاد، افزایش و تعمق در آن یاد بگیریم (خوش لهجه، ۱۳۹۰).

[۱] – Non-judgmental

[۲] – Shapiro & Carson

[۳] – Attitudinal context

[۴] – Habit patterns

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 493
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۲-۴- انواع مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی

 

۲-۴-۱ ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس

در حال حاضر رایجترین روش، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس (MBSR) می‌باشد، که سابق بر این تحت عنوان برنامه کاهش استرس و تن‌آرامی شناخته می‌شد (کابات زین، ۱۹۸۲، ۱۹۹۰). این روش در ساختار طب‌رفتاری[۱] و برای دامنه وسیعی از افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با استرس و درد مزمن طراحی شد. روش مذکور، به شکل یک برنامه ۸ تا ۱۰ هفته‌ای برای گروه‌هایی که بیش از ۳۰ شرکت‌کننده دارند، اجرا می‌شود. به علاوه، جلسات به طور هفتگی و هر جلسه حدود ۵/۲-۲ ساعت برگزار می‌گردند. دستور جلسات شامل تمرین مهارت‌های مراقبه، بحث در مورد استرس، روش‌های مقابله‌ای و تکالیف خانگی می‌باشند. برای مثال، وارسی بدنی تمرینی است که در آن شرکت‌کنندگان روی زمین دراز می‌کشند و با چشمان بسته توجه خود را به طور متوالی روی نقاط مختلف بدن معطوف می‌سازند، و احساسات مربوط به هر ناحیه از بدن به دقت مشاهده می‌گردند. در مراقبه نشسته[۲]، شرکت‌کنندگان در یک حالت آرام و کاملاً بیدار با چشمان بسته به حس‌های تنفس تمرکز می‌کنند. از ژست‌های یوگا، برای آموزش حضور ذهن از حس‌های بدنی نیز استفاده می‌شود. هم چنین، شرکت‌کنندگان، حضور ذهن داشتن را در طول فعالیت‌های روزمره نظیر پیاده‌روی، ایستادن، و خوردن به کار می‌گیرند.
شرکت‌کنندگان در MBSR جهت تمرین این مهارت‌ها خارج از جلسات گروهی، روزانه حداقل ۴۵ دقیقه، و شش روز در هفته آموزش می‌بینند. کاست‌های شنیداری در اوایل درمان به کار می‌روند، اما پس از چند هفته، شرکت‌کنندگان ترغیب می‌شوند تا بدون کاست تمرین کنند. در کلیه تمرینات حضور ذهن، شرکت‌کنندگان آموزش می‌بینند تا بر فعالیت‌های خود (نظیر تنفس یا پیاده‌روی) تمرکز کنند و در هر لحظه از احوال خود آگاه باشند و هرگاه هیجانات، حس‌ها یا شناخت‌ها پردازش می‌شوند، بدون قضاوت مشاهده کنند. (کابات زین، ۱۹۸۲).

[۱] – Behavioral Medicine

[۲] – Sitting Meditation

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 400
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

تعاریف عملیاتی متغیرهای تحقیق

تعریف عملیاتی مشخصه های شخصیتی به شرح زیر است. هر یک از این مشخصات در پرسشنامه ضمیمه ۱ طی یک طیف ۵ عاملی سنجیده می شود.

وجدان مداری: در این تحقیق این ویژگی از طریق موارد میزان آماده بودن، توجه به جزئیات، انجام مرتب امور روزمره، اهمیت دادن به نظم و تبعیت از یک برنامه سنجیده می شود. مقیاس سنجش فاصله ای است که در یک طیف پنج گزینه ای توسط ۸ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Mcshane & Von Gilnow, 2010).

سازگاری: در این تحقیق این ویژگی از طریق موارد همدلی بادیگران، خوش قلبی، میزان معاشرت با دیگران و میزان درک دیگران سنجیده می گردد. مقیاس سنجش فاصله ای است که در یک طیف پنج گزینه ای  توسط ۹ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Mcshane & Von Gilnow, 2010).

رنجور خویی(ثبات احساس پایین): در این تحقیق این ویژگی از طریق موارد میزان احساس افسردگی، میزان احساس راحتی با دیگران، میزان غلبه بر احساس نیاز به عقب نشینی و میزان حس راحتی و آسودگی سنجیده می گردد. مقیاس سنجش فاصله ای است که در یک طیف پنج گزینه ای توسط ۸ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Mcshane & Von Gilnow, 2010).

پذیرش تجربیات جدید: در این تحقیق این ویژگی از طریق موارد میزان دایره لغات، داشتن تخیلی واضح، میزان داشتن نظرات خوب و کاربردی و میزان کلی ایده های فرد سنجیده می شود. مقیاس سنجش فاصله ای است که در یک طیف پنج گزینه ای توسط ۱۰ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Mcshane & Von Gilnow, 2010).

برون گرایی: میزان برونگرایی در این تحقیق از طریق موارد راحت بودن در بین دیگران، توانایی در باز کردن سر صحبت با دیگران، میزان توانایی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و میزان حس راحتی در هنگام در مرکز توجه بودن سنجیده می گردد. مقیاس سنجش فاصله ای است که در یک طیف پنج گزینه ای توسط ۸ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Mcshane & Von Gilnow, 2010).

مشخصه های هوش هیجانی به صورت عملیاتی به شرح زیر تعریف می گردند. هر یک از این مشخصات در پرسشنامه ضمیمه ۱ از طریق مقیاس سنجش فاصله ای و در یک طیف پنج گزینه ای سنجیده می شود.

خودآگاهی: این بعد از طریق مشخصه های اعتماد به نفس ، خودارزیابی واقع بینانه و یک حس شوخ طبعی که مورد تائید فرد است بررسی گردد. این مولفه توسط ۵ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Robbins & Langton, 2012).

خود تنظیمی: این مشخصه از طریق قابلیت اعتماد و جامعیت ، داشتن حس راحتی در مواجهه با ابهام و باز بودن در برابر تغییرات مشخص می شود. این مولفه توسط ۵ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Robbins & Langton, 2012).

انگیزش: این بعد از طریق مشخصه هایی مانند میل شدید به کسب موفقیت ، خوش بینی و تعهد سازمانی بالا مشخص می گردد. این مولفه توسط ۵ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Robbins & Langton, 2012).

همدلی: این بعد در تخصص در ایجاد و حفظ نیروهای با استعداد ، حساسیت بین فرهنگی و ارائه خدمت به مشتریان و مراجعه کنندگان نشان داده می شود. این مولفه توسط ۵ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Robbins & Langton, 2012).

مهارت های اجتماعی: این بعد در قدرت اقناع دیگران و تخصص در ساخت و هدایت گروه ها و تیم ها نشان داده می شود. این مولفه توسط ۵ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Robbins & Langton, 2012).

مشخصه های تطبیق پذیری به صورت عملیاتی به شرح زیر تعریف می گردند (Prentice & King, 2013):

انطباق رفتاری: افرادی که دارای انطباق رفتاری بالا هستند در محیط های نامنظم قادر به کارند ، در برخورد با دیگران فردی روشن فکر و انعطاف پذیرند و می توانند دیگران را درک کرده و برای کنار آمدن با آنها خود را سازگار کنند. این مولفه توسط ۵ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Prentice & King, 2013).

انطباق اعتقادات: افرادی که قابلیت انطباق اعتقادات بالایی دارند ، با اعتقادات مختلف به خوبی کنار می آیند ، به سایر باورها و اعتقادات احترام می گذارند ، از تنوع تجربیات لذت می برند و در برخورد با افراد دارای باورهای مختلف احساس راحتی می کنند. این مولفه توسط ۴ پرسش در پرسشنامه ضمیمه ۱ سنجیده می گردد (Prentice & King, 2013).

فروش فایل متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد در این لینک



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 1018
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۴- اهداف

– تدوین بسته­ی درمانی چندبُعدی غیردارویی و مقایسه­ی اثربخشی آن با درمان دارویی در کنترل ارادی انزال، بهبود زمان نهان انزال داخل واژنی و رضایت جنسی مردان مبتلا به انزال زودرس.

– مشخص کردن تاثیر درمان چندبُعدی غیردارویی در کاهش میزان نمره انزال زودرس در مردان مبتلا به انزال زودرس

– مشخص کردن تاثیر درمان چندبُعدی غیردارویی در افزایش آگاهی از احساسات جنسی در مردان مبتلا به انزال زودرس

– مشخص کردن تاثیر درمان چندبُعدی غیردارویی درکاهش اضطراب جنسی در مردان مبتلا به انزال زودرس

– مشخص کردن تاثیر درمان چندبُعدی غیردارویی در افزایش جرأت­ورزی جنسی در مردان مبتلا به انزال زودرس

– مشخص کردن تاثیر درمان چندبُعدی غیردارویی در افزایش رضایت­جنسی د­ر مردان مبتلا به انزال زودرس

– مشخص کردن تاثیر درمان چندبُعدی غیردارویی در افزایش صمیمیت جنسی

 

۵- فرضیه های پژوهش

– درمان چندبُعدی غیردارویی باعث کنترل ارادی انزال و کاهش نمره تشخیصی انزال زودرس، خودکارآمدی جنسی، آگاهی از احساسات جنسی، جرات ورزی جنسی، رضایت جنسی، صمیمیت جنسی، اعتماد جنسی، صمیمیت جنسی، و بهبود مدیریت مشکلات جنسی احتمالی آینده در مردان مبتلا به انزال زودرس می­شود.

– درمان چندبُعدی غیردارویی باعث کاهش اضطراب جنسی و میزان اشتغال ذهنی با مشکل جنسی در مردان مبتلا به انزال زودرس می­شود.

– درمان چندبُعدی غیر­دارویی در مقایسه با درمان دارویی منجر به پیشرفت بهتری در کنترل انزالی و کاهش میزان نمره تشخیصی انزال زودرس، صمیمیت و رضایت جنسی می­شود.

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 402
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۶- تعریف متغیرهای پژوهش:

انزال زودرس

تعریف نظری: انزال پایدار یا راجعه با حداقل تحریک جنسی قبل، در حین یا مدت کوتاهی بعد از دخول و قبل از این که شخص آن را بخواهد. این وضعیت همراه با آشفتگی است که با رنج روانی یا مشکل بین فردی مشخص می­شود (شی جی، ۲۰۰۵).

تعریف عملیاتی: نمره­ای که فرد در ابزاز تشخیصی انزال زودرس ( (PEDTکسب می­کند.

درمان چندبُعدی غیرداروئی

تعریف نظری: در نظر گرفتن علل و مولفه­های مختلف تاثیرگذار بر عملکرد ارتباطی و جنسی زوج­ها در مراحل مختلف ارتباط صمیمانه و جنسی زوج­ها و استفاده از فنون و تلفیق آن­ها تحت عنوان بسته­ی درمانی چندبُعدی غیرداروئی که شامل فنون سنتی مثل چلاندن و فن شروع – توقف به همراه روش­ها و فنون انفرادی که عبارتند از آموزش تنش­زدایی فیزیولوژیکی با هدف تمرکز روی احساسات جسمانی و رهای از تنش جسمانی، فن کنترل عضله­ پوبکوکوکسی جوس، آموزش فن بازتوانی عضله پوبکوکوکسی جوس، فنون شناختی و رفتاری به موازات هم (کومار، پای، راویش، راجاگوپال، شیوارودراپا و سیدیکا، ۲۰۰۹). که تمام این فنون در یک رابطه زوجی و در کانال تمرینات زوجی (تمرین لذت بردن از هم بر مبنای تمرکر حسی و تمرین تنش­زدایی بر مبنای کشف اندام تناسلی توسط شریک) قرار می­گیرند.

تعریف عملیاتی: درمان در  ۱۵ جلسه درمانی انجام می­شود که از فنونی جهت کمک به بیمار در درمان و مدیریت مشکل جنسی استفاده می­شود (خلاصه ساختار درمانی به همراه فنون مورد استفاده در فصل سوم ارائه شده است).

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 388
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

چهارچوب نظری تحقیق

رابطه بین مشخصه های شخصیتی و عملکرد شغلی ، تاریخ پر فراز و نشیبی داشته است. در این زمینه تا اواسط دهه ۱۹۸۰ ، شواهد حاکی از این بود که رابطه معناداری بین شخصیت و عملکرد شغلی وجود ندارد. اما از اواسط دهه ۱۹۸۰ ، با کاربرد مدل ۵ عامل شخصیت و استفاده از روش تحقیق فراتحلیل ،شواهد محکمی در ارتباط با تاثیر مشخصه های شخصیتی بر عملکرد شغلی ارائه گردید. بعد از این زمان هر ساله تحقیقات فروانی در رابطه با بررسی تاثیر مولفه های شخصیتی بر عملکرد شغلی انتشار می یابد مانند پژوهش ساویر و همکاران[۱](۲۰۰۹) ، باریک و مونت[۲] (۱۹۹۱) و پرنتیس و کینگ (۲۰۱۳) که نشان دهنده نقش تاثیر گذار شخصیت بر عملکرد شغلی است.  در رابطه با تاثیر هوش هیجانی بر عملکرد ، سالووی و همکاران[۳] (۱۹۹۰) بیان نموده اند که هوش هیجانی می تواند بر عملکرد کاری و تعاملات بین فردی تاثیر گذارد. همچنین گولمن[۴] (۱۹۹۵) به عنوان یکی از پیشگامان هوش هیجانی بیان داشته که هوش هیجانی سازه ای مناسب برای موفقیت شغلی و کاری و به طور کلی موفقیت در زندگی است. او این ادعای خود را با این استدلال همراه ساخته که بهره هوشی فقط قادر به تبیین ۲۰ درصد از واریانس موفقیت در زندگی است و هوش هیجانی به احتمال زیاد ۸۰ درصد واریانس باقیمانده را تبیین خواهد کرد. گولمن معتقد است که چون هوش هیجانی تمام جنبه های زندگی کاری را تحت تاثیر قرار می دهد ، بنابراین افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند ، دارای عملکرد بهتری خواهند بود. اما تحقیق پرنتیس و کینگ (۲۰۱۳) نشان داد که این رابطه می تواند توسط عواملی همچون تطبیق پذیری تعدیل گردد. آنها در تحقیق خود نشان دادند که مدل دارای مولفه تطبیق پذیری ، رابطه بین مشخصه های شخصیتی و هوش هیجانی با عملکرد

 

 

عملکرد

 

 

تطبیق پذیری

 

 

شخصیت

 

 

هوش هیجانی

شکل ۱٫۱) مدل مفهومی تحقیق – برگرفته از مدل پرنتیس و کینگ (۲۰۱۳)

شغلی را به شکل بهتری توجیه می کند. بر این اساس مدل مفهومی پژوهش حاضر مطابق شکل ۱ اس

۶٫۱٫ فرضیات تحقیق

فرضیه های تحقیق بر مبنای اهداف تعریف شده عبارتند از:

  • بین نوع شخصیت و عملکرد کارکنان فرمانداری های استان گیلان رابطه وجود دارد.
  • بین هوش هیجانی و عملکرد کارکنان فرمانداری های استان گیلان رابطه وجود دارد.
  • رابطه­ی بین نوع شخصیت و عملکرد کارکنان فرمانداری های استان گیلان از طریق انطباق­پذیری تعدیل می شود.
  • رابطه­ی بین هوش هیجانی و عملکرد کارکنان فرمانداری های استان گیلان از طریق انطباق­پذیری تعدیل می­شود.

۷٫۱٫ تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش به شرح زیر می باشد.

۱٫۷٫۱٫ تعاریف مفهومی متغیرهای تحقیق

ابعاد مورد بررسی در مدل تحقیق عبارتند از شخصیت ، هوش هیجانی ، تطبیق پذیری[۵] و عملکرد. برای بررسی نوع شخصیتی از مدل ۵ عامل بزرگ که توسط باریک و مونت (۱۹۹۱) ارائه گردید و یکی از پر استنادترین مدل های شخصیتی در تحقیقات در این زمینه است استفاده شده است (Sawyerr et al., 2009). شخصیت مطابق مدل ۵ عامل بزرگ[۶] از ابعاد وجدان مداری[۷] ، سازگاری[۸] ، ثبات احساسی[۹] (که در برخی از متون از رنجورخویی[۱۰] که معادل ثبات احساسی پایین است به جای آن استفادع می کنند)، پذیرش تجربیات جدید و برون گرایی[۱۱] تشکیل شده است (Sawyerr et al, 2009). هوش هیجانی مطابق مدل گولمن (۱۹۹۵) از ۵ عامل خودآگاهی ، خود تنظیمی ، همدلی ، مهارت های اجتماعی و انگیزش تشکیل شده است. تطبیق پذیری مطابق تحقیق پرنتیس و کینگ (۲۰۱۳) از دو متغیر انطباق رفتاری و انطباق اعتقادات تشکیل شده است.

  1. شخصیت: شخصیت الگوهایی نسبتا ثابت و پایدار می باشند و دربردارنده مجموعه ای از مشخصه ها است که وجه تمایز یک فرد از دیگران است. همچنین شخصیت تعیین کننده نحوه رفتار و چگونگی واکنش نشان دادن فرد به رویدادهای بیرونی و محیطی است(Mcshane & Von Gilnow, 2010).

۱٫۱٫ وجدان مداری : مربوط به کسانی میشود که با احتیاط ،قابل اطمینان وخود کنترل هستند.

۲٫۱٫ سازگاری: این بعد شامل ویژگی های مودب بودن، دلسوز بودن وبا توجه بودن است.

۳٫۱٫ رنجور خویی(ثبات احساس پایین): این بعد از شخصیت افرادی با درصد بالایی از استرس و خصومت راشامل می شود وبرعکس افرادی با رنجورخویی پایین (ثبات احساس بالا) متوازن و آرام هستند.

۴٫۱٫ پذیرش تجربیات جدید: این بعد پیچیده ترین بعد است افرادی با این ویژگی اصولا حساس ،منعطف، خلاق و کنجکاوهستند.

۵٫۱٫ برون گرایی: این ویژگی افرادی که اجتماعی هستند را توصیف می کند.بر عکس برون گرایی ،درون گرایی است که مربوط به افراد ساکت ،خجالتی،ومحتاط می شود.

  1. هوش هیجانی: هوش هیجانی به مجموعه ای از مهارت ها ، قابلیت ها و شایستگی های غیر شناختی اشاره دارد که بر توانایی فرد در موفقیت در مواجهه با نیازها و فشارهای محیطی تاثیر می گذارد (Robbins & Langton, 2012).

۱٫۲٫ خودآگاهی: آگاه بودن از احساسات درونی توسط فرد است.

۲٫۲٫ خود تنظیمی: به توانایی مدیریت احساسات و انگیزش های شخصی فرد توسط او اشاره دارد.

۳٫۲٫ انگیزش: عبارت است از توانایی ایستادگی و پافشاری در مواجهه با عقب گرد ها و شکست ها.

۴٫۲٫ همدلی: اشاره به توانایی دیدن و درک احساسات دیگران اشاره دارد.

۵٫۲٫ مهارت های اجتماعی: این بعد به توانایی مدیریت کردن احساسات دیگران توسط فرد اشاره دارد.

  1. تطبیق پذیری: دربرگیرنده تغییر و یا تطبیق رفتار کارکنان طی تعامل با مشتری مطابق شرایط کار و درک حاصل از پیام های دریافتی در مورد ویژگی های مشتری یا ارباب رجوع است (Prentice & King, 2013).

۱٫۳٫ انطباق رفتاری: شامل تغییر در رفتار متناسب با خواسته ها و نیازهای مشتری و یا ارباب رجوع می گردد.

۲٫۳٫انطباق اعتقادات: شامل تطبیق عادت ، روش ها و باورها متناسب با خواسته ها و نیازهای مشتری و یا ارباب رجوع می گردد.

[۱] – Sawyer et al.

[۲] – Barrick & Mount

[۳] – Salovey et al.

[۴] – Goleman

[۵] – Adaptability

[۶] – Big five Factor

[۷] – Conscientiousness

[۸] – Agreeableness

[۹] – Emotional Stability

[۱۰] – Neuroticism

[۱۱] – Extraversion

فروش فایل متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد در این لینک



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 566
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

 مقدمه

رویکردهای نوین در مدیریت دولتی به طور روزافزون در پی ارتقای سطح کیفیت خدمات عمومی ارائه شده به شهروندان هستند و دولت ها در کشورهای مختلف جهان نیز روز به روز بیشتر به این مساله توجه نشان می دهند. سازمان های دولتی از استراتژی های مرتبط با کیفیت برای بهبود وضعیت پاسخگویی به شهروندان و برنامه ریزی برای ارباب رجوع ، به موقع تر کردن ارائه خدمات و کاهش هزینه هایشان استفاده می کنند و به این ترتیب در جهت افزایش کارایی و اثربخشی خدمات دولتی می کوشند (الوانی و دده بیگی ، ۱۳۸۶). علاوه بر این توجه به کیفیت در بخش دولتی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا ایجاد تمایز در ارائه خدمات دولتی به بهبود زندگی مردم می انجامد (دونلی ، ۱۹۹۹). در «مدیریت کیفیت نوین» ، سیستم دولتی شهروندان را در مرکز توجه خود قرار می دهد و مدیران دولتی هنگامی که به مدیریت سازمان های دولتی می پردازند و خط مشی های عمومی را به اجزا در می آورند باید بر مسئولیت خدمت رسانی و توانمندسازی شهروندان تمرکز کنند (دنهارت و دنهارت ، ۲۰۰۰).

بر خلاف بخش خصوصی که با مشتریان سروکار دارد و سودآوری یکی از اهداف عمدهی آن محسوب می شود ، دولت ها با شهروندانی از اقشار مختلف اجتماعی در ارتباطند که نیازهای متفاوتی دارند و برآوردن نیازهای آنان بر سودآوری مقدم است. خدمات دولتی اهداف دولتی را محقق می سازند و نیازها و خواسته های گروه های مختلف جامعه و ضعیف ترین قشرها را برآورده می کنند. آنها در برابر پول های دولتی مسئولند و هدفشان نه فقط برآوردن نیازهای فردی بلکه بهبود کیفیت زندگی کل جامعه است (دوهرتی و هورن ، ۲۰۰۲).

دولت جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. سازمان های عمومی در کشور ما در دهه ی اخیر توجه چشم گیری به مسئله عملکرد کارکنان خود و در نتیجه بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به شهروندان نشان داده اند و اجرای طرح هایی چون تکریم ارباب رجوع شاهدی بر این ادعا محصوب می شود. در این بین استانداری ها و فرمانداری ها به عنوان بازوی اجرایی دولت در استان ها و مردم از نقش بسیار پراهمیتی برخوردار بروده اند.

۲٫۲٫ شخصیت

با در نظر گرفتن این نظر صاحبنظران که معتقدند کلید موفقیت در کسب و کار دو عامل اساسی پول و انسان است (Hogan, 2005)، روانشناسی شخصیت در رابطه با عامل انسان است و به طور خاص در مورد طبیعت انسان بحث می کند. درک طبیعت انسانی و توانایی در ارزیابی و اندازه گیری عناصر کلیدی آن مزیت های فراوانی برای روانشناسی کاربردی فراهم آورده است. البته برغم اهمیت کاربردی آن ، موضوع شخصیت بحث های فراوانی در محیط های آکادمیک علوم روانشناسی و سازمان ایجاد کرده است. این بحث بعد از جنگ جهانی دوم مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت. اما در دهه ۱۹۶۰ بحث هایی حول آن شکل گرفت که ایجاد مبنایی برای سنجش و ارزیابی آن را به چالش کشید. سپس در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ پژوهش های میشل[۱] انقلابی در این عرصه به پا کرد و به ما آموخت که نمی توانیم شخصیت را اندازه گیری کنیم به این دلیل که عملکردهای افراد به وسیله شخصیت شان تعیین نمی شود بلکه توسط عوامل موقعیتی تعیین می گردند. عوامل موقعیتی همانند ذرات تاریک در فیزیک هستند. آنها نیروهایی عجیب ، تعریف نشده و نامرئی هستند که در محیط بیرونی وجود دارند ، ما را جذب می کنند و سپس ما را وادار  می کنند تا مطابق با میل شان رفتار کنیم. در دهه ۱۹۹۰ بحث شخصیت، دوباره به کانون توجهات روانشناسی فردی بازگشت. این بازگشت همزمان با اخباری در رابطه با نتایج پژوهش هایی بود که نشان  می داد سنجش های خوب طرح ریزی شده شخصیت می تواند منجر به پیش بینی عملکرد شغلی و توانایی های شناختی گردد.

روانشناسی شخصیت در مورد دو چیز است: ۱) عمومی سازی هایی[۲]در مورد طبیعت انسان و ۲) توضیح تفاوت های فردی. اما ما چه عمومی سازی هایی می توانیم در مورد طبیعت انسان ها داشته باشیم؟ علوم جامعه شناسی ، مردم شناسی و روانشناسی تحولی هر کدام جواب های خود را به این پرسش دارند. اول اینکه انسان ها اغلب در گروه ها زندگی می کنند. دوم اینکه هر گروه از انسان ها دارای سلسله مراتبی بر اساس مقام و مرتبه اشان می باشند و سوم اینکه هر گروه مجموعه ای از عقاید و مکاتب دارد که توجیه کننده سلسله مراتب درونی گروه و سیستم های قانونی و اخلاقی آنهاست. این مساله نشان دهنده این است که سه موضوع مهم در زندگی هر انسانی وجود دارد: ۱) تلاش در جهت همراهی با سایر افراد (به این دلیل که ما با آنها زندگی می کنیم) ۲) تلاش در جهت به دست آوردن قدرت ، جایگاه و کنترل منابع (همیشه بیشتر بهتر است) و ۳) تلاش در جهت درک زندگی ( از طریق تفسیر زندگی با استفاده از سیستم های شبه فلسفی). همچنین روانشناسی شخصیت در مورد تفاوت های افراد بحث می کند. سه وجه عمومی سازی شخصیت – یعنی میل به مقبولیت ، جایگاه و درک مفهوم زندگی – می توانند خود معیارهایی برای تفاوت بین افراد باشد. اولین مورد تفاوت افراد را در میل و توانایی در به دست آوردن مقبولیت و حمایت اجتماعی است. دومین مورد تفاوت افراد را در میل و توانایی به دست آوردن جایگاه ، قدرت و کنترل منابع تعیین  می کند و در نهایت سومین مورد تفاوت افراد را در نوع برداشت از معنی و مفهوم زندگی مشخص می کند (Hogan, 2005). بر این اساس به مرور تعاریف شخصیت و مدل های ارائه شده در این زمینه می پردازیم.

۱٫۲٫۲٫ تعاریف و مفاهیم شخصیت

ارزش های اخلاقی ، فرهنگی و شخصی غالبا مشخصه های ثابتی در طول زمان در انسان هستند. بنابراین این مشخصه ها تاثیرات مهمی بر رفتارهای فردی دارند. اما در کنار این ویژگی ها ، عامل دیگری که نقش مهمی در رفتار فردی دارد شخصیت است. در واقع شواهد فراوانی وجود دارند مبنی بر اینکه ارزش ها و مشخصه های شخصیتی به یکدیگر وابسته هستند و بر یکدیگر تاثیر می گذارند و یکدیگر را تقویت می کنند.  بر این اساس مک شین و ون گیلنو[۳] (۲۰۱۰) شخصیت را الگوهای تقریبا ثابت رفتاری و حالت های درونی می دانند که تعیین کننده و توضیح دهنده گرایش های رفتاری فرد است. به اعتقاد آنها شخصیت هم دارای عوامل درونی و هم عوامل بیرونی است. عوامل بیرونی همان مشخصه های رفتاری قابل مشاهده افراد است که ما با اتکا به آنها شخصیت فرد را توضیح می دهیم. اما حالت ها یا عوامل درونی بیان کننده افکار، ارزش ها و ویژگی های ژنتیکی افراد است که ما آنها را از رفتارهای قابل مشاهده استنتاج می کنیم. پژوهشگران هنوز در مورد اینکه تا چه حد شخصیت منتج از عوامل ژنتیکی کد شده در درون فرد است و یا اینکه بر اساس تجارب دوران کودکی و نوجوانی فرد شکل می گیرد در حال بحث می باشند. البته رفتار همیشه و به شکل کامل از شخصیت تبعیت نمی کند. مشخصه های شخصیتی در مواردی که هنجارهای اجتماعی ، سیستم های پاداشی و سایر محدودیت های موقعیتی حضور دارند کمتر در رفتار قابل تشخصی می شوند. به عنوان مثال افراد پر حرف در کتابخانه ها تقریبا ساکت می مانند زیرا در چنین محیطی قانون “لطفا سکوت را رعایت نمائید” به شکل محکمی اجرا و رعایت می گردد (McShane & Von Gilnow, 2010).

طبق تعریف پروین و جان[۴] (۲۰۰۷) “شخصیت، بیانگر آن دسته از مشخصه های فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آن ها است” به اعتقاد آنها پنج حوزه ای که یک نظریه شخصیت به آن می پردازد به شرح زیر هستند: ۱- ساختار شخصیت؛ ۲- جنبه های پویا از جمله انگیزه ها؛ ۳- نمو و رشد شخصیت؛ ۴- آسیب شناسی یا علل کنش های ناسازگارانه و ۵)تغییر یعنی افراد چگونه تغییر می کنند و چرا گاهی در برابر آن مقاومت می کنند یا قادر به آن نیستند.

[۱] – Mischel

[۲] – Generalization

[۳] – McShane & Von Gilnow

[۴] – Pervin & John

فروش فایل متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد در این لینک

پیمایش نوشته



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 552
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()