نوشته شده توسط : admin

تئوری‌های سیاسی در سازمان

تئوری های سیاسی سازمان بدنبال پاسخ ،مباحثی همچون

  • چه عاملی قدرت بازیگران اجتماعی درون سازمان را تعیین می‌کند؟
  • چهاستراتژیهاییباعثتوسعه،استفادهازقدرتدرسازمان‌ها می‌شود؟
  • چگونه مدیران می‌توانند استفاده از قدرت قانونی خود را افزایش دهند؟

تحقیقات و مطالعات قدرت و سیاست در دو حوزه فردی و سازمانی مورد تحلیل قرار می‌گیرد .

تئوری پردازان سازمانی بدنبال بررسی قدرت و سیاست در سطح واحدهای درون یا سطح سازمان می‌باشند.

که از این تئوری ها می‌توان به تئوری هایی همچون:

۱- تئوری بوم شناسی جمعیت سازمانی،این تئوری بر توزیع قدرت مبتنی بر اجبار از طریق منابع فیزیکی یا خدماتازطریقدانش،تکنولوژیمتمرکزاست.

۲- تئوری نهادی، این تئوری توزیع قدرت مبتنی بر انتظارات نهادینه شده ویا پذیرفتهشدهوهمچنینهنجارهایاجتماعی تاکید دارد و پذیرش سازمان توسط نهادهایفرهنگیمحیطرامدنظرداشتهوهرچهارزشهایفرهنگسازمانیباارزشهایفرهنگیمحیط تطابقداشتهباشدسازماننهادینهتر  می‌شود .

۳- تئوری اقتضائات استراتژیک، براساس این تئوری قدرت از توانایی فراهمکردنچیزیکهسازمان برای آن ارزش زیادی قائل است نشات می‌گیرد وفقط ازطریقیکبازیگراجتماعیخاصمثلنوعیمهارتغیرقابلجایگزینویامنبعکمیابوحساسکسبشود.

کنترل و مدیریت عدم اطمینان می‌تواند تا حدی بعنوان یکی از وظایف یا فعالیت‌های بسیار حساس درون سازمان محسوب شود.

هرگاه سازمان را بعنوان موجودیتی اجتماعی فرض کنیم پس عدم اطمینان را می‌توانیم با بکارگیری شیوه های عملیات استاندارد ،پیش بینی ،ایمن سازی وسایر فعالیت‌های سازمانی دیگری که فعالیت‌های سازمان را عقلایی تر می‌کند کاهش داد و همزمان سازمان را با محدودیتهای خارجی تطبیق و سازگار نمود.

دیوید هیکسون ، مینتنگر و همکارانشان عنوان می‌کنند که تنها عدم اطمینان موجب قدرت نمی‌شود بلکه توانایی ماخذ عدم اطمینان که سازمان را بصورت منفی تحت تاثیر قرار می‌دهد نیز اهمیت دارد و برای مدیریت ماخذ عدم اطمینان سه استراتژی ارائه می‌دهند.

الف : استراتژی پیشگیری ،یا پیش دستی بر عدم اطمینان وبراساسایناستراتژیبایدموجباتجلوگیریازبروزعدماطمینانرامهیانمود.

ب : استراتژی پیش بینی ،از طریق تدارک و تهیه اطلاعات مربوط و مناسب ،عدم اطمینان را پیش بینی می‌کنیم.

ج: استراتژی جذب : از طریق اقدامات عملی پس از رویدادها موجب جلوگیری از تبعات منفی برای سایر واحد های سازمان می‌شویم.

سوالات یا اهداف پایان نامه :

– تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژیک و تعهد سازمانی کارکنان بانک ملت و ۲- تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرایند تصمیم‌گیری با تعهد سازمانی  کارکنان بانک ملت می‌باشد.

اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:

  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد عاطفی کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد مستمر کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری ‌استراتژی با تعهد‌ هنجاری کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای ‌سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد عاطفی کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد مستمر کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد هنجاری کارکنان بانک ملت.

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

لینک متن کامل پایان نامه رشته مدیریت با عنوان :  بررسی ارتباط بین تعهد سازمانی کارکنان  و رفتار سیاسی و رویکرد عقلائی تصمیم‌گیرندگان استراتژیک سازمان با فرمت ورد



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 476
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

زمینه تاریخی آموزش کارآفرینی

کتز (۲۰۰۳) تاریخچه آموزش کارآفرینی به ترتیب رخدادهای زمانی در آمریکا را از سه حیطه مورد بررسی قرار داده است: دوره های برگزار شده، عناصر زیر ساختاری و مطالبی که در این زمینه انتشار پیدا کرده است. از جمله یافته های وی چنین است: در سال ۱۸۷۶ نظریه دستمزد فرانسیس والکر منتشر شد. (اولین کار اصلی که توسط یک فرد علمی و دانشگاهی، کارآفرین را مورد توجه قرار داده است). وی در کتاب اقتصاد سیاسی که در سال ۱۹۸۴ منتشر کرد، مدل کارآفرینی اش را بیشتر توسعه داده است. والکر یک نظریه پرداز با نفوذی بود که اولین رئیس انجمن اقتصاد آمریکایی به حساب می آید. وی همچنین به تصویب قانون هچ در همان سال اشاره می کند که نقش مهمی در توسعه کارآفرینی داشته است.

می توان گفت که کتز[۱] (۲۰۰۳) کاملترین مطالعه را در زمینه گاه شناسی آموزش کارآفرینی انجام داده است. اگر چه وی در ادبیات پژوهش به عصر کشاورزی و تجربیات قبل از ۱۸۷۶ که در زمینه آموزش فعالیت های کسب و کار شده است توجه نموده است؛ با این وجود، طبق مطالعات وی سابقه آموزش کارآفرینی در دانشگاه هاروارد به سال ۱۹۴۷ بر می گردد. از نظر براش و همکارانش نیز سابقه آموزش کارآفرینی در آمریکا به سال ۱۹۴۷ بر می گردد که توسط مایلز مک در دانشگاه هاروارد طراحی و تدریس شده است.

در واقع می توان گفت که آموزش کارآفرینی به عنوان یک مزیت برتر در دانشکده های مدیریت بازرگانی از اوایل دهه ۱۹۷۰ شروع شده است. دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اولین دوره MBA را در مرکز کارآفرینی در سال ۱۹۷۱ و دوره کارشناسی را پس از آن در سال ۱۹۷۲ شروع کرده است. رشته علمی کارآفرینی از همینجا ریشه گرفته است. در اوایل دهه ۱۹۸۰ نزدیک به ۳۰۰ دانشگاه در آمریکا دوره هایی در زمینه کارآفرینی و کسب و کار کوچک داشته اند و در دهه ۱۹۹۰ این مقدار به ۱۰۵۰ دانشگاه افزایش یافته است. بنابراین به جرات می توان گفت ظهور واقعی آموزش کارآفرینی از دهه ۱۹۸۰ بوده است.

امروزه آموزش کارآفرینی در تمامی دانشگاه های دنیا تقریبا فراگیر شده است، بطوری که نزدیک به ۲۰۰۰ دانشگاه در آمریکا کارآفرینی را آموزش داده و ۴۴ مجله معتبر بین المللی و بیش از صدها کتاب با عنوان کارآفرینی انتشار پیدا می کنند. (کتز، ۲۰۰۳). کارآفرینی هم در دنیای کسب و کار و هم در دانشگاه ها رونق بسیاری گرفته است. دوره ها، رشته ها و دانشکده های کارآفرینی روز به روز افزایش پیدا می کند. افزایش اهمیت کارآفرینی و رشته های مرتبط به آن نیز (کسب و کارهای کوچک و خانوادگی، کارآفرینی سازمانی و غیره) را می توان در افزایش پست های سازمانی اختصاص داده شده در این زمینه (کرسی یا استادی) را در کارآفرینی و رشته های مرتبط با آن نیز مشاهده کرد.

افزایش مشهوریت کارآفرینی در دانشگاه ها را می توان در رشد قابل ملاحظه داوطلبان شغلی و پست های هیئت علمی کارآفرینی نیز مشاهده کرد. فینکل[۲] و دیدز [۳](۲۰۰۱) در مطالعاتشان افزایش داوطلبین مشاغل ستادی کارآفرینی در دانشگاه های آمریکا را از ۳۵ در سال ۱۹۹۰ به ۶۸ در سال ۱۹۹۸ و به ۲۲۸ در سال ۲۰۰۰ گزارش نموده اند. علی رغم افزایش بی سابقه و دور از انتظار در این رشته، هنوز کارآفرینی در میان سایر رشته های دانشگاهی مشروعیت خود را بدست نیاورده است.

 

۲-۴-۲ اهداف آموزش کارآفرینی

آموزش کارآفرینی ممکن است اهداف متعددی داشته باشد و البته راه اندازی کسب و کار خودش مهمترین هدف است. چرا که با راه اندازی کسب وکار، از طریق کالاها و خدمات ارائه شده ارزش افزوده ای در جامعه ایجاد شده و همچنین افراد مختلفی مشغول به کار می شوند.

یکی از مهم‌ترین و مقدم‌ترین عوامل در طراحی و اجرای یک دوره آموزشی، توجه به اهداف آن است. در تدوین اهداف یک دوره آموزش کارآفرینی نیز ابتدا باید هدف از برگزاری آن را مشخص کرد. دوره‌های آموزش کارآفرینی نیز همانند تمام دوره‌های آموزشی براساس اهداف متفاوتی طراحی می‌شوند. با وجود این، در مجموع فارغ از اهداف ویژه خود سه تغییر اساسی در فراگیران ایجاد می‌کند این سه تغییر شامل تغییر در دانش و معلومات و اطلاعات، تغییر در نگرش و بینش و طرز تلقی افراد نسبت به موضوعات و مسایل ویژه و در نهایت تغییر در مهارت‌ها و توانایی‌های عملی افراد است. با گسترش حیطه فعالیت‌های آموزشی در حوزه کارآفرینی نیز می‌توان اهداف دوره‌های آموزشی در این زمینه را به شرح زیر طبقه‌بندی کرد:

[۱] Katz

[۲] Finkle

[۳] Deadz

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 478
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

 تئوریوابستگیمنابع، این تئوری ،تئوری اقتضائات استراتژیک را به بیان چگونگی ارتباط و پیوند محیط سازمان با فعالیت‌های سازمانی از طریق فرآیند های سیاسی نشان می‌دهد .

طبق تئوری اقتضائات استراتژیک ،محدودیتها و اقتضائات محیطی همچون کمیابی منابع و حساس بودن منابع باعث ایجادعدم ۰اطمینان می‌شوند ، و بدنبال ایجاد فرصتهایی برای غلبه بر عدم اطمینان از طرف سازمان می‌باشند . این غلبه بر عدم اطمینان می‌تواند به قدرت درون سازمان بیفزاید. توزیع اقتضائات محیطی ،می‌تواند منجر به توزیع فرصتها برای افزایش قدرتها شود.

هرگاه توزیع قدرت درون سازمان از محیط تاثیر و مشروعیت بپذیرد ، وابستگی های محیطی می‌تواند ساختارهای رسمی‌را بیان نماید و قدرت برخاسته از غلبه بر عدم اطمینان به اختیار پست سازمانی منتقل شود . تئوری وابستگی منابع استدلال می‌کند که فرآیندهای سیاسی داخل سازمان تا حدی مستقل از اقتضائات محیطی رخ می‌دهند ، زیرا افراد و واحدهای مختلف درون سازمان ، استفاده‌های مختلفی از فرصتهای برای غلبه بر عدم اطمینان می‌کنند.

پفر و سالاستیک ادعا می‌کنند که سازمان‌ها صرفا” به نحوی انعطاف پذیر ، با محیط خود ارتباط و پیوند دارند.  قدرت،متغیرمداخلهگرمهمی‌بین محیط و سازمان‌ها می‌باشد.

بر اساس تئوری وابستگی منابع ،توزیع قدرت بعنوان توزیع فرصتها برای مدیریت عدم اطمینان که بازیگران اجتماعی به اشکال متفاوت انجام می‌دهند ،تصور می‌شود.

توزیع قدرت نتیجه یکسری از فرآیندها ی انتخاب و انتقال را نشان می‌دهد که به آن وسیله قدرت برخی از مدیران به عنوان اختیار افزایش و مشروعیت پیدا می‌کند و قدرت سایرین کاسته شده و مشروعیت خود را از دست می‌دهد.

لنگر۲-۱۱  تاکتیک‌های سیاسی در سازمان

فعالیت‌های سیاسی در سازمان طیف گسترده‌ای دارد، برخی از آن‌ها قانونی و بعضی غیرقانونی است، بعضی در جهت تحقق اهداف فردی و بعضی در جهت اهداف و منافع سازمانی است. به هر حال، به منظور نفوذ در افراد سازمانی، مدیران و کارکنان می‌توانند از فنون متعددی استفاده کنند. انواع رفتارهای سیاسی به شرح ذیل عبارتند از:

  1. یکی از مهم‌ترین تاکتیک‌های نفوذ در رفتار کارکنان، مشورت است. مشورت کردن یکی از نیازهای ذاتی هر انسانی است و می‌توان از آن در هنگام تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، اجرای برنامه و تغییر استراتژی‌ها استفاده کرد. از این راه می‌توان در رفتار دیگران نفوذ نمود و نظر آن‌ها را نسبت به برنامه‌های مربوط جلب کرد.
  2. متقاعدسازی منطقی: برای ترغیب افراد به پذیرش یک پیشنهاد یا انجام یک کار، دلایل منطقی و شواهد واقعی ارائه می‌شود. به این صورت که نشان داده می‌شود پیشنهاد حیاتی است و احتمالاً به کسب هدفهای کاری منجر می‌شود. متقاعدسازی، یکی از تاکتیک‌های مدیران و مهم‌ترین تاکتیک کارکنان برای نفوذ در مافوق‌هاست
  3. متوسل شدن به ارزش‌ها و اعتقادات: از این طریق فرد ارائه‌دهنده پیشنهاد سعی می‌کند با توسل به ارزش‌ها و اعتقادات اشتیاق لازم را در افراد برانگیخته و آن‌ها را برای انجام کار مورد نظر متمایل گرداند.
  4. ائتلاف: ممکن است یک نفر برای ترغیب دیگران به انجام کار از افراد دیگری کمک بطلبد و یا از حمایت آن‌ها به عنوان یک دلیل جهت کسب موافقت برای انجام کار استفاده کند. تاکتیک ائتلاف، به شدت توسط کارکنان برای نفوذ در تصمیمات مدیران مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  5. توسل به مقامات عالی: بعضی از افراد برای جلب نظر موافقت دیگران با تقاضای خود، به مقام بالاتر متوسل می‌شوند. در واقع دیگران را متقاعد به پذیرش تقاضاهائی می‌کنند که مورد تأکید مدیریت رده بالا نیز می‌باشد. در کشور ما از این تاکتیک بیشتر استفاده می‌شود.
  6. داد و ستد: بعضی مدیران وعده‌های آشکار و یا ضمنی می‌دهند که اگر با تقاضایشان موافقت شود، پاداش یا منافع ملموس پرداخت خواهند کرد و یا لطف قبلی خود نسبت به افراد را یادآوری می‌شوند تا احساسات آن‌ها را برانگیزانند.

حمله به دیگران یا سرزش آن‌ها: یکی از مشهورترین تاکتیک‌های سیاسی در مواقعی که اتفاقات ناپسند رخ می‌دهد، سرزش دیگران و حمله به آن‌هاست. یافتن یک سپر بلا می‌تواند به فرد کمک کند تا ارتباطش را با موقعیت ناخوشایند کاهش دهد. از این رو برای اجتناب نمودن و یا به حداقل رساندن سهم خود در شکست، به کار می‌رود. اگر چه این کار از لحاظ اخلاقی صحیح نمی‌باشد، اما واقعیت این است که بیشتر وقت‌ها در سازمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سوالات یا اهداف پایان نامه :

 

– تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژیک و تعهد سازمانی کارکنان بانک ملت و ۲- تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرایند تصمیم‌گیری با تعهد سازمانی  کارکنان بانک ملت می‌باشد.

اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:

  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد عاطفی کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد مستمر کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری ‌استراتژی با تعهد‌ هنجاری کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای ‌سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد عاطفی کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد مستمر کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد هنجاری کارکنان بانک ملت.

 

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

لینک متن کامل پایان نامه رشته مدیریت با عنوان :  بررسی ارتباط بین تعهد سازمانی کارکنان  و رفتار سیاسی و رویکرد عقلائی تصمیم‌گیرندگان استراتژیک سازمان با فرمت ورد



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 495
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

آموزش کارآفرینی :

امروزه کارآفرینی به عنوان یک راهکار اثر بخش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها به شمار می‌رود. کارآفرینی به معنای فرآیند کشف و بهره‌برداری از فرصت‌ها به منظور ارزش‌آفرینی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده و اساس توسعه پایدار تلقی می‌شود. به این ترتیب توسعه کارآفرینی نقش شایسته‌ای برای حضور فعال در بازارهای جهانی، اشتغال‌زایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر و حل مشکلات جامعه، دولت و بخش عمومی دارد.

 

از این رو، ضرورت توجه و تربیت افراد غیرکارآفرین و آموزش کارآفرینی به آنان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به همین دلیل  فعالیت‌های آموزشی برای تربیت کارآفرینان در دستور کار بسیاری از مراکز آموزش کارآفرینی در ایران قرار گرفته، زیرا لازمه توسعه کارآفرینی، آموزش آن است. همچنین با توجه به تأکید دولت در برنامه پنجم توسعه کشور مبنی بر توانمند‌سازی و خروج سالانه ۱۰درصد از افراد دارای قابلیت بازتوانی از چرخه حمایت، باید آموزش کارآفرینی و اشتغال به افراد محروم و فقیر جامعه، برای اجرای عدالت و کاهش فقر مورد توجه روز افزون دولتمردان قرار گیرد.

در چند دهه اخیر نوآوری و اختراع جایگاه ویژه‌ای در پیشرفت و توسعه کشورها داشته و صاحب‌نظران اقتصادی آن را به عنوان موتور توسعه اقتصادی قلمداد کرده‌اند که با وجود ارزشمندی و پایان‌ناپذیری، بسیار ارزان و در اختیار همگان است. جامعه‌ای که پیشرفت خود را متکی به قوه تفکر و ابداع بداند موفق‌تر از جامعه‌ای است که وابسته به منابع مادی و طبیعی است. برخی از کشورها به دلیل وجود نداشتن منابع مادی و طبیعی، به نیروی ابتکار و خلاقیت و به عبارتی کارآفرینی روآورده و طی چند دهه خود را در گروه کشورهای پیشرو قرار داده‌اند. به ویژه در عصر دانایی‌محور کنونی که تلفیق اندیشه و ابتکار همراه با تکنولوژی‌های پیشرفته موجب ابداعات بی‌نظیری می‌شود، توجه به افراد کارآفرین بیش از پیش حائز اهمیت و مورد توجه مدیران قرار گرفته است و این سوال را در ذهن تداعی می‌کند که کارآفرینان‌ زاده می‌شوند یا پرورش می‌یابند؟ این سؤال و سؤالات مشابه موجب بحث و تبادل‌نظر و تحقیق و پژوهش بیشتر صاحب‌نظران این حوزه شد.

تجربه کشورهای مختلف نظیر هند، کره جنوبی، ژاپن، مالزی و… در زمینه آموزش و ترویج روحیه و فعالیت کارآفرینی موید این نظریه است که کارآفرینی قابل آموزش است و می‌توان روحیه کارآفرینی را از دوره کودکی و در همه سنین بین افراد جامعه تشویق و ترویج کرد. سازمان بین‌المللی کار نیز براساس مطالعات گسترده خود گزارش می‌دهد که آموزش‌های کارآفرینی بر میزان رشد، اشتغال و سودآوری بنگاه‌های کوچک تأثیر جدی داشته است و این آموزش‌ها موجب بهبود عملکرد کاری آموزش‌دیدگان شده است.

نتایج تحقیقات «دیوید برج» در سال ۱۹۷۹ در خصوص روند اشتغال‌زایی و استخدام در ایالات متحده آمریکا طی سال‌های ۱۹۷۶-۱۹۶۹ نشان می‌دهد که ۸۱ درصد مشاغل جدید توسط شرکت‌های کوچک (با حداکثر ۱۰۰ کارمند) ایجاد شده است که سهم بیشتری در رشد اقتصادی این کشور داشته‌اند. همچنین عدم کارآیی نظام اداری در دهه ۷۰ همراه با اخراج کارکنان از شرکت‌های بزرگ و چندملیتی، ضرورت کارآفرینی را بیش از پیش کرده تا جایی که طی دو دهه اخیر سرعت تلاش برای القای کارآفرینی در شرکت‌های بزرگ و آموزش کارآفرینان و توسعه کارآفرینی به وضوح مشاهده می‌شود.

 

می‌توان گفت که آموزش کارآفرینی نه تنها بر شرکت‌کنندگان و آموزش‌دیدگان تأثیرگذار است، بلکه علاوه بر آن به طرق مختلف به رشد و پیشرفت فرهنگ کارآفرینی در جامعه اثرات مثبت و مستقیمی برجا می‌گذارد.

کارآفرینی، بخش زنده پیشرفت اقتصادی در جوامع امروزی است. دانشگاه ها با تشخیص اهمیت این موضوع، راهکارهای متفاوتی در آموزش و توسعه کارآفرینی ب هکار می گیرند. بیشتر دانشکده ها، آموزش کارآفرینی را با یک دوره “پایه” آغاز می کنند. که مشتمل بر سه جزء است:

متون، که ممکن است شامل مقالات و انواع مطالب باشد؛

سخنرا نی ها، توسط استادان و صنعتگران مدعو؛

پروژه های کاربردی دانشجویان برای ارائه طرح های مخاطره آمیز.

این دوره به طور معمول اطلاعاتی را در مورد سرمایه گذاری مخاطره آمیز، اکتساب و خرید شرکت های دیگر، انواع ماهیت قانونی شرکت، چگونگی حمایت از اندیش هها، زوایای مالیاتی و نمونه های تاریخی ایجاد شرکت های نوپا ارائه می دهد.

رشد سریع فعالیت های کارآفرینی و نقش چشمگیر دانش در “اقتصاد نوین” موجب پدید آمدن دگرگونی در دانشگاه ها در زمینه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ب هخصوص آموزش مؤثر در مورد کارآفرینی شده است. در یک تعریف ساده، آموزش کارآفرینی فرآیندی نظا ممند، آگاهانه و هدف گراست که طی آن افراد غیرکارآفرین ولی دارای توان بالقوه، ب هصورتی خلاق تربیت می گردند. در واقع، آموزش کارآفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز در جهت کارآفرینی استفاده می شود و افزایش، بهبود و توسعه نگرش ها، مهارت ها و توانایی های افراد غیرکارآفرین را در پی خواهد داشت ۲ و باورها و ارزش های دانشجویان را در جهت ایجاد فرهنگ کارآفرینی شکل می دهند.

امروزه در اکثر دانشگاه های کشورهای پیشرفته آموزش و ترویج کارآفرینی جزو برنامه های مهم این دانشگاه ها قرار دارد؛ این دانشگاه ها سعی می کنند با تجاری کردن دانش، علاوه بر توسعه منابع مالی دانشگاه، دانشجویان را نیز بسوی استفاده از دانش آموخته شده در راه کسب درآمد و سود حاصل از آن سوق دهند. بنابراین یک ضرورت است که ماموریت، اهداف، برنامه ها و فعالیت های دانشگاهی در موقعیت کنونی رویکردی کارآفرینانه داشته باشند.

از زمان پیدایش و شکل گیری دانشگاه ها، ماموریت و وظیفه اصلی آنان حفظ و انتقال دانش بوده است. در این دوران دانشگاه ها با تربیت متخصص به نیازهای جامعه از نظر تامین افراد مورد نیاز پاسخ می دادند. اما با رشد و پیشرفت جامعه و افزایش تعداد تقاضا برای ورود به دانشگاه و در نتیجه افزایش میزان فارغ التحصیلان، ماموریت دانشگاه فراتر از آموزش و تربیت نیروی متخصص شد؛ به طوری که از دانشگاه بخاطر افزایش تعداد فارغ التحصیلان و یا حتی تعداد دانشگاه ها نسبت به قبل این انتظار و توقع بوجود آمد که نقش و ماموریت خود را تغییر داده و با پژوهش در جامعه برای مشکلات و مسائل آن راه حل مناسب ارائه دهد. در این زمان که از آن می توان به اولین تحولات دانشگاهی نام برد؛ علاوه بر حفظ و توسعه دانش که در ماموریت قبلی نیز وجود داشت؛ دانشگاه ها با رویکردی پژوهش محور در جامعه فعالیت کردند که در نتیجه آن فناوری جهت رفع نیازهای جامعه تولید و توسعه یافت.

با این وجود در دهه اخیر بخاطر جهانی شدن و تبع آن رقابتی شدن فعالیت های دانشگاه ها و قوی تر شدن دانشگاه های خصوصی و کمرنگ شدن حمایت های مالی دولت ها از دانشگاه ها بخاطر تمرکز زدایی، دانشگاه ها به سمتی در حرکت اند که بتوانند از نظر اقتصادی نیز فعالیت های خود را توجیه کرده و یا خودتشان بتوانند به عنوان بنگاه های اقتصادی نیز عمل نمایند (یمنی، ۱۳۸۱، ص۳۹). به همین خاطر دانشگاه ها سعیشان بر این است که دانش و علم خود را تجاری و سرمایه ای نمایند. پس در این رویکرد از دانشگاه و فارغ التحصیلان آن انتظار می رود که دانش خود را بتوانند به کسب و کار تبدیل کنند تا از این طریق هم منابع مالی خود را تامین و قوی کرده و هم باعث رشد و پیشرفت اقتصاد جامعه گردند. پتانسیل و نقش های واقعی دانشگاه ها در توسعه اقتصادی از مدت ها قبل مورد بحث واقع شده است. به عنوان مثال چندلر بر این اعتقاد است که همکاری عمیق و نزدیک بین دانشگاه های فنی و شرکت ها در آلمان باعث شده است که شرکت های آلمانی به عنوان پیشروترین و برجسته ترین شرکت های صنعتی در دنیا مطرح باشند.

تجارب کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که کارآفرینی برای توسعه مناطق و بخش های مختلف یک کشور ضروری می باشد. بنابراین می توان با برانگیختن افراد جامعه به سوی کارآفرینی با استفاده از تشویق ها و اهرم های مختلف، تعداد کسب و کارها را افزایش داد. دانشگاه به عنوان یک نهاد محوری در جامعه، می تواند در توسعه و ارتقای کارآفرینی نیز مشارکت حیاتی داشته باشد.

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 503
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۲-۳-۲ نقش‌ و آثار کارآفرینان‌ در جامعه‌:

در اقتصاد با ماهیت شبکه ای امروز، نقش شبکه های اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامه ریزی دولتی بوده، و نقش کارآفرینان نیز در چنین رویکرد شبکه مداری به مراتب پر رنگ تر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است. در اقتصاد نوین، کارآفرینان در شبکه های اجتماعی به عنوان عناصری فعال ایفای نقش کرده و موجب ارتقاء بازده سرمایه های مادی و انسانی می شوند. از ویژگی های بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است و در چنین اقتصادی کشور هایی موفق هستند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند، لذا با توجه به قابلیت های کارآفرینی در تطبیق با تغییرات، کشور هایی که در آنها میزان فعالیت های کارآفرینانه بالا تر است، امکان کسب موقعیت های بهتری را در اقتصاد جهان خواهند داشت. همچنین با توجه به نقش نیروی انسانی به عنوان یک منبع نامحدود و محور هر نوع توسعه، کارآفرینها به شکلی خاص دارای نقش مؤثری در فرایند توسعه اقتصادی می باشند، پژوهش ها نیز در مجموع نشان داده که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرین ها در یک کشور همبستگی وجود دارد، زیرا هر کشوری که دارای تعداد بیشتری کارآفرین باشد از محرک های تجاری و اقتصادی قوی تری نیز برخوردار است (آقازاده و رضازاده، ۱۳۸۳) در سال ۱۹۹۹، موسسه رصدکننده کارآفرینی در سطح جهان (GEM)، یک مدل مفهومی را طراحی کرد تا رابطه بین کارآفرینی به عنوان یکی از گزینه های کلیدی و مؤثر را با رشد اقتصادی کشورها ارزیابی نماید. این مدل نشان می دهد که رشد اقتصادی ملی در هر کشور با دو فعالیت موازی زیر مرتبط است:

نقش ایجاد شرکت های بزرگ در رشد اقتصادی

نقش شرکت هایی که مستقیماً به فرایند کارآفرینانه مرتبط هستند.

در سیاست های ملی کشور ها و همچنین در بسیاری از مطالعات، همواره به تأثیر ایجاد شرکت های بزرگ در رشد اقتصادی توجه و تأکید شده است. در این خصوص باید توجه داشت که هر چند میان ایجاد شرکت های بزرگ و توسعه اقتصادی رابطه ای بر قرار بوده و آنها نیز در توسعه اقتصادی سهم مربوط به خود را دارند، اما سهم و نقش اصلی در رشد اقتصادی اغلب کشور ها را فرایند های کارآفرینانه در قالب ایجاد شرکت های کوچک و متوسط جدید ایفا می نماید. زیرا که این شرکت ها به عنوان منبع عظیمی از خلاقیت و نوآوری شناخته شده و در سه دهه گذشته سهم به سزایی در گسترش صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند (حجازی، ۱۳۸۴، ۴-۵).

اگر بپذیریم که در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول و علم و دانش و علوم با صنعت و بازار است (موسوی، ۱۳۸۲). با توجه به اهمیت موضوع و نقش کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی، تولید ثروت و ایجاد اشتغال، صاحبنظران رشته های مختلف به بررسی پدیده کارآفرینی از جنبه های مختلف پرداخته اند، جاذبه اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی نوآوری بی حد آن است، نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر چون نمی توان برای تولید علم حد و مرزی قائل گردید. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکت های کوچک و متوسط شروع می نمایند. لیانگ توسعه رشد مشاغل و شرکت های کوچک را به عنوان روشی برای ایجاد جوامع قوی تر می داند ( لیانگ ، ۲۰۰۶). این شرکت ها سهم بسزایی در توسعه صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال داشته اند و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالا تری برخوردارند، لذا بسیاری از دولت ها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحد های کوچک و متوسط فراهم سازند و آنها را تا زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد شوند حمایت کنند ( موسوی، ۱۳۸۲)

بطور کلی نقش کارآفرینان شامل موارد زیر است :

  • عامل‌ اشتغال‌زایی‌
  • عامل‌ ترغیب‌ و تشویق‌ سرمایه‌گذاری‌
  • عامل‌ تعادل‌ در اقتصادهای‌ پویا
  • عامل‌ تحول‌ و تجدید حیات‌ ملی‌ و محلی‌کارآفرینی‌ فراتراز شغل‌ و حرفه‌ است‌، بلکه‌ یک‌ شیوه‌ زندگی‌ است‌
  • عامل‌ تولید (همانند زمین‌، نیروی‌ کار و سرمایه‌)
  • عامل‌ساماندهی‌وسازماندهی‌منابع‌واستفاده‌اثربخش‌ از آنها
  • عامل‌ انتقال‌ تکنولوژی‌
  • عامل‌ شناخت‌، ایجاد و گسترش‌ بازارهای‌ جدید
  • عامل‌ نوآوری‌ و روان‌کننده‌ تغییر
  • عامل‌ کاهش‌ بوروکراسی‌ اداری‌ (کاهش‌ پشت‌میزنشینی‌ ومشوق‌ عمل‌گرایی‌)
  • عامل‌ تحریک‌ و تشویق‌ حس‌ رقابت‌
  • عامل‌ یکپارچگی‌ و ارتباط‌ بازارها

 

۲-۴ آموزش کارآفرینی :

امروزه کارآفرینی به عنوان یک راهکار اثر بخش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها به شمار می‌رود. کارآفرینی به معنای فرآیند کشف و بهره‌برداری از فرصت‌ها به منظور ارزش‌آفرینی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده و اساس توسعه پایدار تلقی می‌شود. به این ترتیب توسعه کارآفرینی نقش شایسته‌ای برای حضور فعال در بازارهای جهانی، اشتغال‌زایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر و حل مشکلات جامعه، دولت و بخش عمومی دارد.

 

از این رو، ضرورت توجه و تربیت افراد غیرکارآفرین و آموزش کارآفرینی به آنان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به همین دلیل  فعالیت‌های آموزشی برای تربیت کارآفرینان در دستور کار بسیاری از مراکز آموزش کارآفرینی در ایران قرار گرفته، زیرا لازمه توسعه کارآفرینی، آموزش آن است. همچنین با توجه به تأکید دولت در برنامه پنجم توسعه کشور مبنی بر توانمند‌سازی و خروج سالانه ۱۰درصد از افراد دارای قابلیت بازتوانی از چرخه حمایت، باید آموزش کارآفرینی و اشتغال به افراد محروم و فقیر جامعه، برای اجرای عدالت و کاهش فقر مورد توجه روز افزون دولتمردان قرار گیرد.

در چند دهه اخیر نوآوری و اختراع جایگاه ویژه‌ای در پیشرفت و توسعه کشورها داشته و صاحب‌نظران اقتصادی آن را به عنوان موتور توسعه اقتصادی قلمداد کرده‌اند که با وجود ارزشمندی و پایان‌ناپذیری، بسیار ارزان و در اختیار همگان است. جامعه‌ای که پیشرفت خود را متکی به قوه تفکر و ابداع بداند موفق‌تر از جامعه‌ای است که وابسته به منابع مادی و طبیعی است. برخی از کشورها به دلیل وجود نداشتن منابع مادی و طبیعی، به نیروی ابتکار و خلاقیت و به عبارتی کارآفرینی روآورده و طی چند دهه خود را در گروه کشورهای پیشرو قرار داده‌اند. به ویژه در عصر دانایی‌محور کنونی که تلفیق اندیشه و ابتکار همراه با تکنولوژی‌های پیشرفته موجب ابداعات بی‌نظیری می‌شود، توجه به افراد کارآفرین بیش از پیش حائز اهمیت و مورد توجه مدیران قرار گرفته است و این سوال را در ذهن تداعی می‌کند که کارآفرینان‌ زاده می‌شوند یا پرورش می‌یابند؟ این سؤال و سؤالات مشابه موجب بحث و تبادل‌نظر و تحقیق و پژوهش بیشتر صاحب‌نظران این حوزه شد.

تجربه کشورهای مختلف نظیر هند، کره جنوبی، ژاپن، مالزی و… در زمینه آموزش و ترویج روحیه و فعالیت کارآفرینی موید این نظریه است که کارآفرینی قابل آموزش است و می‌توان روحیه کارآفرینی را از دوره کودکی و در همه سنین بین افراد جامعه تشویق و ترویج کرد. سازمان بین‌المللی کار نیز براساس مطالعات گسترده خود گزارش می‌دهد که آموزش‌های کارآفرینی بر میزان رشد، اشتغال و سودآوری بنگاه‌های کوچک تأثیر جدی داشته است و این آموزش‌ها موجب بهبود عملکرد کاری آموزش‌دیدگان شده است.

نتایج تحقیقات «دیوید برج» در سال ۱۹۷۹ در خصوص روند اشتغال‌زایی و استخدام در ایالات متحده آمریکا طی سال‌های ۱۹۷۶-۱۹۶۹ نشان می‌دهد که ۸۱ درصد مشاغل جدید توسط شرکت‌های کوچک (با حداکثر ۱۰۰ کارمند) ایجاد شده است که سهم بیشتری در رشد اقتصادی این کشور داشته‌اند. همچنین عدم کارآیی نظام اداری در دهه ۷۰ همراه با اخراج کارکنان از شرکت‌های بزرگ و چندملیتی، ضرورت کارآفرینی را بیش از پیش کرده تا جایی که طی دو دهه اخیر سرعت تلاش برای القای کارآفرینی در شرکت‌های بزرگ و آموزش کارآفرینان و توسعه کارآفرینی به وضوح مشاهده می‌شود.

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 485
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

مهارتهای سیاسی

رفتار سیاسی اغلب به عنوان توانایی برای نفوذ مؤثر بر دیگران تعریف می شود. به هر حال مهارت سیاسی در هر سازمانی وجود دارد و افرادی که در به کار گیری این مهارت موفق هستند اغلب بهترین اعتبار (شهرت) را در میان همکارانشان دارند. یک ویژگی مشترک رهبران موفق چیرگی (کاردانی) سیاسی شان است. آن‌ها قادرند تا دیگران را درک کنند و دانشی را به کار گیرند تا در تفکرات و اقدامات دیگران نفوذ کنند. پژوهشها نشان داده است که رهبری که کارگران به او اطمینان داشته، او را دوست دارند، پیروان بیشتری خواهد داشت. رهبران نیاز دارند تا به تیم برای کار در راستای یک هدف مشترک الهام ببخشند. یک رهبر، با مهارت های سیاسی بالا می تواند کارکنان را بر انگیزند تا فراتر از معمول کار کنند، زیرا متقاعد شده‌اند که کار آن‌ها به سازمان کمک خواهد کرد. در واقع مهارت سیاسی برای هر فردی در سازمان مفید است نه فقط برای رهبران. بنابراین داشتن چنین تواناییهایی، اغلب یک عنصر کلیدی برای پیشرفت در سازمان محسوب می شود. افراد دارای مهارت سیاسی، با مردم خوب هستند و می‌توانند آن‌ها را وادارند تا عقاید و هدف‌شان را بپذیرند. چنین افرادی معمولاً تا پستهای بالای رهبری در سازمان‌ها ارتقاء می یابند.

آیا هر فردی می تواند مهارت های سیاسی خود را بهبود بخشد؟ مهارت سیاسی درحقیقت هم ذاتی و هم اکتسابی است. مهارت سیاسی برای افراد با شخصیتهای برون گرا، ساده تر است اما هر شخصی می تواند مهارتهای سیاسی را از راه تجربه‌هایش بیاموزد. همچنین این مهارتها قابل آموختن به افراد می باشند. جلسه های کارورزی، مربیگری اجرایی و کتابهای رهبری می تواند برای افرادی که در صدد کسب مهارتهای سیاسی هستند، مفید باشد. پژوهش ها چهار ویژگی را شناسایی کرده است که چیرگی سیاسی فرد را تعریف می کند.

زیرکی (تیز فهمی) اجتماعی: به توانایی درک آنچه که در اطراف شما جریان دارد و به درستی قدرت مشاهده دیگران را داشتن، اطلاق می شود.

نفوذ بین شخصی: به داشتن یک شخصیت متقاعد کننده و بهبود سبکی که برای دیگران خوشایند است، گفته می‌شود.

توانایی شبکه سازی: افرادی که مهارتهای سیاسی قوی دارند در گسترش ارتباطهایی که می تواند به آن‌ها کمک کند، کار آزموده هستند.

داشتن توانایی انتقال (ابلاغ) برداشت صادقانه (صمیمانه).

مهارت سیاسی، می تواند یک شمشیر دو لبه باشد: توان بالقوه ای دارد تا برای سازمان مفید یا زیان‌آور باشد و این بستگی به آن دارد که چگونه فرد آن را به کار می گیرد. به هر حال از آن جا که رفتار سیاسی یک حقیقت زندگی در بیشتر سازمان‌هاست، کارکنان زمانی که آغاز گر آن را یک شخص معتبر و مشهور درمی‌یابند، رفتار سیاسی برایشان قابل قبولتر خواهد بود.

۲-۱۳سطوح عمل سیاسی

گرچه بیشتر مانورهای سیاسی در سطح فردی رخ می دهند ولی می توانند در سطح گروهی یا جمعی نیز صورت پذیرند . سه سطح مختلف عمل سیاسی یعنی رفتارهای سیاسی در سطح فردی ، سطح ائتلاف یا گروه و سطح شبکه یا کل سازمان در نمودار بالا نشان داده شده‌است

سوالات یا اهداف پایان نامه :

– تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژیک و تعهد سازمانی کارکنان بانک ملت و ۲- تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرایند تصمیم‌گیری با تعهد سازمانی  کارکنان بانک ملت می‌باشد.

اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:

  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد عاطفی کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد مستمر کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین عقلانیت در فرآیند تصمیم‌گیری ‌استراتژی با تعهد‌ هنجاری کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای ‌سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد عاطفی کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد مستمر کارکنان بانک ملت.
  • تعیین رابطه بین رفتارهای سیاسی در فرآیند تصمیم‌گیری استراتژی با تعهد هنجاری کارکنان بانک ملت.

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

لینک متن کامل پایان نامه رشته مدیریت با عنوان :  بررسی ارتباط بین تعهد سازمانی کارکنان  و رفتار سیاسی و رویکرد عقلائی تصمیم‌گیرندگان استراتژیک سازمان با فرمت ورد



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 393
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۲-۳-۱ ویژگی های کارآفرینان

کارآفرینان به عنوان یک گروه، هم منحصر به فرد هستند و هم متفاوت. به عبارت دیگر شباهت های آنها با هم، این افراد را از افراد غیر کارآفرین جدا می کند. همچنین کارآفرینان با تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، یک گروه متنوع و گوناگون هستند و همین امر مطالعه ویژگی های کارآفرینان را مشکل کرده است (فری، ۱۹۹۳، ص۶۰).

بطور کلی تا به حال ویژگی های زیادی در خصوص کارآفرینان در پژوهش های مختلف معرفی شده است. کارلند و همکارانش انواع ویژگی هایی را که از بدو امر تا سال ۱۹۸۴ مورد بررسی قرار گرفته و مطرح شده بود، جمع آوری نموده که در جدول زیر ارائه گردیده است (احمدپور، ۱۳۷۸، ۸۹-۸۰).

وبر در کتاب خود تحت عنوان اخلاق پروتستانی و روحیه سرمایه داری تأکید می کند که بین اخلاق پروتستانی و طرز زندگی پروتستانها با پیشرفت اقتصادی سرمایه داری رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارت دیگر وی معتقد بود که یکی از علل مهم و محرک پیشرفت اقتصادی نظام سرمایه داری همین اخلاق پروتستانی و طرز تفکر پروتستانها بوده است. او عقیده داشت که در اخلاق پروتستانی و نیز فرد پروتستانی، یک صفت و اخلاق کاری وجود دارد که بر اساس آن فرد وجدان کاری خود را در تمام مراحل به ثبوت می رساند. این خصیصه اخلاقی موجب می شود که فرد با احساس مسئولیت بوده و در نهایت دقت و کارایی وظایف کاری و شغلی خود را انجام دهد. با این همه وی اولین محققی بود که بیان نمود ارزشهای عقیدتی و درونی فرد مستقیماً به رفتار کارآفرینانه منتهی می شود ( احمدپور، ۱۳۸۱، ۷۷).

در تعریفی خصوصیات بارز کارآفرینان موارد زیر ارایه گردیده است :

۱. رویا: کارآفرینان برای آینده کسب و کار خود دارای چشم انداز می‌باشند و مهمتر از آن دارای توانایی پیاده‌سازی رویاهای خود هستند.

۲. قاطعیت: وقت تلف نمی‌کنند، سریع تصمیم گیری می‌کنند. تردستی آنها عامل کلیدی موفقیت شان است.

۳. عملگرا: موقع تصمیم گیری، به سریعترین روش ممکن، تصمیم گیری و اجرا می‌کنند.

۴. اراده : نسبت به مشارکت و اجرای کار متعهد هستند. آنها به ندرت جا می‌زنند، حتی زمانی که با موانع غیرقابل عبور مواجه‌اند.

۵. فداکاری : آنها خودرا وقف کسب و کار خود کرده‌اند، گاهی بخاطر این توجه، هزینه روابط خود را با دوستان و خانواده را نیز می‌پردازند. آنها خستگی ناپذیرند، ۱۲ساعت در روز و ۷روز هفته، کاری غیر معمولی نیست که کارآفرین در حال تلاش برای بدست آوردن کسب و کار خود در زندگی انجام می‌دهند.

۶. از خود گذشتگی : کارآفرینان عاشق آنچه که آنها انجام می‌دهند، هستند. این عشق است که آنها را حفظ می‌کند و ترک کار را برایشان دشوار؛ و این عشق به محصول و خدمات است که آنها را بسیار موفق در ارائه کارشان می‌کند.

۷. جزئیات : گفته شده است که شیطان مقیم جزئیات است. هرچند گاهی اینطور نیست، اما کارآفرین خود را در ورای جزئیات قرار می‌دهد.

۸. سرنوشت : آنها می‌خواهند مسئول سرنوشت خود باشند تا وابسته به یک کارفرما.

۹. پول : پولدار شدن لزوماً محرک کارآفرینان نیست؛ میزان درآمد سنگ ترازوی آنان است. کارآفرینان عقیده دارند اگر موفق باشند، پاداش نیز خواهند داشت.

۱۰. پخش کردن: کارآفرینان میدانند که کسب و کار خود توسط کدام کارمندان کلیدی به موفقیت خواهد رسید

ویژگیهای‌  دیگری که به کارآفرینان نسبت داده شده است شامل موارد زیر است :

  • نوآوری‌ (Innovation)
  • خلاقیت‌ (Creativity)
  • مخاطره‌پذیری‌ (Riskbearing)
  • اعتماد به‌ نفس‌ (Self- Confidence)
  • دانش‌ فنی‌ (Technical Knowledge)
  • استقلال‌ (Independent)
  • هدف‌گرا (Goal- Oriented)
  • مرکزکنترل‌داخلی‌ (Enternal locus of control)
  • عکس‌العمل‌ مثبت‌ نسبت‌ به‌ مشکلات‌ و موانع‌(Positive reaction to set back)
  • توانایی‌به‌ایجادارتباطات‌(Communication Ability)
  • توفیق‌طلبی‌ (need for Achievement)
  • تمایل‌به‌مسؤولیت‌پذیری‌(Desir for Responsibility

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 465
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۱-۵- فرضیه‌های پژوهش

  • بین انگیزه پیشرفت دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر ایلام تفاوت معنی داری وجود دارد
  • بین خلاقیت دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر ایلام تفاوت معنی داری وجود دارد.

۳-  بین مولفه بسط در دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر ایلام تفاوت معنی داری وجود دارد.

۴-  بین مولفه انعطاف پذیری در دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر ایلام تفاوت وجود دارد.

۵-  بین مولفه ابتکار در دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر ایلام تفاوت وجود دارد.

۶-  بین مولفه سیالی در دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر ایلام تفاوت وجود دارد.

۷- بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر ایلام تفاوت وجود دارد.

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 420
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۱-۶- تعریف مفهومی‌و عملیاتی متغیرها

انگیزه پیشرفت

تعریف مفهومی: گیج و برلاینر (۱۹۹۲) انگیزه پیشرفت را به صورت میل یا علاقه به موفقیت کلی یا موفقیت در یک فعالیت خاص تعریف کرده­اند. موری، انگیزه پیشرفت را این گونه تعریف کرد: به نتیجه رساندن کار دشوار، دست کاری یا سازمان دادن اشیاء، افراد و عقاید، چیره شده بر موانع، دست یابی به معیار عالی، رقابت با دیگران و پیش افتادن از آنها (شولتز و شولتز، ۱۹۹۸؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۴).

تعریف عملیاتی: انگیزه پیشرفت در این پژوهش به وسیله پرسشنامه انگیزه پیشرفت[۱] که توسط هرمانز[۲] (۱۹۷۰) ساخته شده استفاده می‌شود.

تعریف مفهومی‌خلاقیت

گیلفورد (۱۹۵۰) معتقد است خلاقیت مجموعه ای از  توانایی‌ها  و خصیصه هاست که موجب تفکر خلاق می‌شود. ورنون[۳] (۱۹۸۹) خلاقیت را توانایی شخص در ایجاد ایده، نظریه ها،  بینش‌ها   یا اشیای جدید و بازسازی در علوم و سایر زمینه‌ها  می‌داند که بوسیله متخصصان به عنوان پدیده ای ابتکاری و از لحاظ علمی، زیبا شناسی، فناوری و اجتماعی با ارزش قلمداد می‌شود. سیمونتون[۴](۲۰۰۳)خلاقیت را توانایی تولید ایده‌های اصلی و سازگارانه می‌داند. معمولاً برای خلاقیت چهار بعد در نظر گرفته می‌شود که عبارتند از :

  • سیالی: در این بعد فکر درگیر عقایدی است که در یک حیطه خاص ذهنی و فکری شامل تعدادی جواب و عقیده ممکن است. بنابراین، بیشترین ایده وبیشترین تداعی صرف نظر از صحت آنها مورد نظر است.
  • انعطاف پذیری : فردی که دارای ویژگی انعطاف پذیری است همیشه راه‌های گوناگون را مورد آزمایش قرار می‌دهد، اگر آجری به او نشان دهند می‌تواند کاربردهای مختلفی برای آن پیشنهاد می‌کند. وی غالباً به کاربرد‌های غیر معمول چیزها می‌اندیشد. فرد خلاق در صورت تغییرشکل و یا مطرح کردن آن از بعدی دیگر، قدرت و توانایی لازم را برای تغییر در جهت فکر خود دارد.
  • بسط: آفرینش­گری تنها شامل ابداع نیست، بلکه در برگیرنده ابداعی است که به صورت موفقیتی خلاق تحقق می‌یابد. از این رو، آفرینش­گر نه تنها دارای ایده‌های تازه است، بلکه آنها را تعقیب نیز می‌کند.
  • ابتکار(اصالت)­یا تازگی: ابتکار از وسیع ترین ویژ گی‌های آدمی‌است. این ویژگی دربرگیرنده توانایی‌هایی مانند: ابراز عقیده، رهیابی و استفاده از چیزها یا موقعیت‌ها به روش غیر معمول است. این وسعت نظر در آفرینش­گری صحبت از ابتکار را در قالب اصطلاحات ویژه دشوار می‌سازد.

[۱]. Achievement Montivation Ouestionnaire

[۲]. Hermans

[۳]. Werneun

[۴]. Simonton

 

متن کامل پایان نامه



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 445
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : admin

۳کارآفرین :

کارآفرین (به انگلیسی: Entrepreneur)، فردی است که با صرف زمان و انرژی لازم، منابع، نیروی کار، مواد اولیه و سایر دارایی‌ها را به گونه‌ای هماهنگ می‌سازد که ارزش آن‌ها و یا محصولات حاصل از آن‌ها نسبت به حالت اوّلیه‌اش افزایش یابد (ایجاد ارزش افزوده کند). کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصت‌ها و موقعیت‌ها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیت‌ها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولات اجتماعی محسوب می‌شوند

ریچارد کانتیلون (۱۷۳۰) اولین کسی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع نمود و آن را اینچنین تعریف نمود : کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری می کند. کارآفرین در هنگام خرید از قیمت نهایی محصولات اطلاع ندارد .

جان باپتیست سی (۱۸۰۳) کار آفرین را فردی میداند که مسوولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده دارد

فرانک نایت (۱۹۲۱) کار آفرینان را کسانی میشناسد که در شرایط عدم قطعیت۴ به اتخاذ تصمیم می پردازند و پیامدهای کامل آن تصمیمات را نیز شخصاً می پذ یرند.

طبق نظر کاسون (۱۹۸۲) کار آفرین فردی است که تخصص وی تصمیم گیری عقلایی و منطقی در مورد ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب میباشد. وی داشتن توان داوری و قضاوت را عنصری مشترک در تمامی کار آفرینان تشخیص داده است. از دیدگاه کارلند (۱۹۸۴) کار آفرین فردی است که شرکتی را به منظور سود و رشد تاسیس مینماید  و آنرا مدیریت کرده و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی استفاده میکند.

همچنین به تعاریف زیر نیز می توان اشاره کرد: کارافرین کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصتهای کسب و کار را ببیند و آنها را ارزیابی کند، منابع لازم را جمع آوری و از آنها بهره برداری نماید، و سپس عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی نماید.

کارآفرینان کسانی هستند که با ایجاد محصولات وخدمات نوین مورد نسیاز مردم، درآمد خوبی کسب می کنند. معمولاً گمان می رود که کارآفرینان در راه اندازی شرکتها تبهر دارند در هر حال، آنها، از هیچ، کسب و کارجدید خلق می کنند. انها به رغم مخاطرات بسیار، پیشگام کارهای جدید می شوند ]۴[. بطور ساده می توان گفت کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقی گفته می شود که توانایی تحمل ریسک را دارد و می تواند یک ایده را به فعالیت اقتصادی تبدیل کند . کارآفرین کسی است که متعهد می‌شود مخاطره‌هـای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبل کند. در حقیقت شخص کارآفرین فرصت‌های موجود در بازار را به ثروت تبدیل نموده و در این راستا ارزش پایدار برای جامعه ایجاد می‌نماید. زندگی کارآفرینانه، زندگی است تؤام با هیجان، خطرپذیری، تنوع، تغییر، شکست تا پیروزی، شوق، تلاش، خلاقیت و فرصت گرایی. زندگی که در آن از سکون و رخوت و ناامیدی خبری نیست. به عبارتی دیگر کارآفرینی یعنی شیوه‌ای از تفکر، استدلال و کارکردن که پایه‌اش فرصت طلبی است. زندگی شغلی کارآفرینانه را افرادی انتخاب می‌کنند که دوست دارند از دیگران موفق‌تر باشند. این افراد نه از رئیس داشتن خوششان می‌آید و نه از ریاست کردن به دیگران.

در مجموع می‌توان گفت، کارآفرین کسی است که کسب و کاری را همراه با ریسک و در شرایط عدم اطمینان برای دستیابی به هدفی به منظور کسب سود و یا رشد از طریق فرصت‌های قابل توجه و فراهم کردن منابع لازم برای تبدیل کردن سرمایه به یک محصول یا خدمت راه‌اندازی می‌کند. اگرچه افراد زیادی با ایده‌های بزرگ به دنیای کسب و کار وارد می‌شوند، اما اغلب آن‌ها هرگز به ایده‌هایشان عمل نمی‌کنند، در حالی که کارآفرین، یک عمل کننده واقعی است (سیدامیری و هندیجانی‌فرد، ۱۳۹۴، ص۱۱).

 

۲-۳-۱ ویژگی های کارآفرینان

کارآفرینان به عنوان یک گروه، هم منحصر به فرد هستند و هم متفاوت. به عبارت دیگر شباهت های آنها با هم، این افراد را از افراد غیر کارآفرین جدا می کند. همچنین کارآفرینان با تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، یک گروه متنوع و گوناگون هستند و همین امر مطالعه ویژگی های کارآفرینان را مشکل کرده است (فری، ۱۹۹۳، ص۶۰).

بطور کلی تا به حال ویژگی های زیادی در خصوص کارآفرینان در پژوهش های مختلف معرفی شده است. کارلند و همکارانش انواع ویژگی هایی را که از بدو امر تا سال ۱۹۸۴ مورد بررسی قرار گرفته و مطرح شده بود، جمع آوری نموده که در جدول زیر ارائه گردیده است (احمدپور، ۱۳۷۸، ۸۹-۸۰).

وبر در کتاب خود تحت عنوان اخلاق پروتستانی و روحیه سرمایه داری تأکید می کند که بین اخلاق پروتستانی و طرز زندگی پروتستانها با پیشرفت اقتصادی سرمایه داری رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارت دیگر وی معتقد بود که یکی از علل مهم و محرک پیشرفت اقتصادی نظام سرمایه داری همین اخلاق پروتستانی و طرز تفکر پروتستانها بوده است. او عقیده داشت که در اخلاق پروتستانی و نیز فرد پروتستانی، یک صفت و اخلاق کاری وجود دارد که بر اساس آن فرد وجدان کاری خود را در تمام مراحل به ثبوت می رساند. این خصیصه اخلاقی موجب می شود که فرد با احساس مسئولیت بوده و در نهایت دقت و کارایی وظایف کاری و شغلی خود را انجام دهد. با این همه وی اولین محققی بود که بیان نمود ارزشهای عقیدتی و درونی فرد مستقیماً به رفتار کارآفرینانه منتهی می شود ( احمدپور، ۱۳۸۱، ۷۷).

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل



لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 451
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 مرداد 1395 | نظرات ()