|
|
) ویژگی های محصولات ارگانیک
ویژگیهای اولیه محصولات ارگانیک عبارتست از (نیکبخت و پژمان، ۱۳۸۲) :
- فرآورده غذایی بایستی دارای استاندارد تعریف شده باشد.
- از زمان ورود در مسیرارگانیک تا زمانی که در بشقاب غذا قرار می گیرد بایستی بازرسی، کنترل و تایید شود.
- در مورد مواد غذایی حاصل از حیوانات، بایستی بالاترین سطح ایمنی و سلامت حیوان تامین شود.
- از داروها، محرکهای رشد، موادغذایی حیوانی و افزودنی های دیگر برای تغذیه حیوانات استفاده نشود.
- حداقل۷۰ درصد تغذیه حیوانات بایستی با توجه به استانداردهای ارگانیک باشد.
- از کودها و آفت کشهای مصنوعی برای تغذیه محصولات کشاورزی استفاده نشود.
- ارگانیسم های اصلاح شده ژنتیکی بکارگرفته نشود.
در ابتدا، محصولات ارگانیک تنها شامل سبزیهای تازه بود و اولین مصرفکنندگانی که از محصولات ارگانیک استفاده میکردند، به دنبال محصولاتی بدون مواد شیمیایی، تازه و در حد امکان دارای کمترین مراحل فرآیند بودند و چون آن ها باید اقلام مورد نیاز خود را مستقیماً از کشاورزان خریداری می کردند، شعار «کشاورز خود را بشناس تا غذای خود را بشناسی» از اولین شعارهایی بود که به منظور ترویج مصرف غذاهای ارگانیک باب شد (Onyango et al., 2007). و اما امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا، محصولات ارگانیک، دیگر لوکس و “خاص” به حساب نمیآیند و در فروشگاهها، انواع محصولات ارگانیک از میوه و سبزی گرفته تا مرغ، تخممرغ و شیر را میتوان با برچسب ارگانیک و تنها اندکی گرانتر از انواع معمولی، خریداری کرد (Aarset et al., 2004).
۲-۳-۲) تمایز محصولات غذایی ارگانیک از غیر ارگانیک
مواد غذایی غیر ارگانیک با داشتن افزودنی ها در افراد حساس آلرژی ایجاد می کنند ولی محصولات ارگانیک به دلیل نداشتن مواد شیمیایی برای زنان باردار و کودکان ایده ال هستند. از طرف دیگر هر روز مصرف کنندگان بیشتری تمایل دارند از مواد غذایی فاقد روغنهای ترانس که در مواد غیر ارگانیک وجود دارند، استفاده کنند (Jafari, 2004). اکثر دست اندر کاران محصولات غیر ارگانیک توافق دارند که میزان مواد شیمیایی باقی مانده روی میوه ها و سبزیجات دارای ریسک ناچیزی برای سلامتی هستند بویژه اگر میوه را قبل از خوردن پوست بگیرند یا خوب بشویند، اما مصرف طولانی مدت مواد ارگانیک نگرانی درباره مواد شیمیایی، داروها، هورمون ها، افزودنی ها و مواد رنگی مصنوعی را کاهش می دهد. هیچ تولیدکننده ای نمیتواند ادعا بکند که فرآورده غذایی تولیدشده ارگانیک است مگر این که در هر مرحله از عمل آوری فرآورده، بازرسی وکنترل صورت بگیرد. به طور کلی تفاوت مواد غذایی ارگانیک و غیر ارگانیک عبارتند از (Magkos et al., 2006):
- برای تقویت رشد گیاهان در کشاورزی روتین از کودهای شیمیایی و در کشاورزی ارگانیک از کودهای طبیعی نظیر مدفوع حیوانی و کمپوست[۱] استفاده میشود.
- در کشاورزی غیر ارگانیک برای کاهش آفات و بیماری ها از آفت کش ها و قارچ کش ها و در کشاورزی ارگانیک از حشرات و پرندگان مفید بهره می گیرند.
- در کشاورزی روتین از آنتی بیوتیکها و هورمون های رشد و در مسیر ارگانیک ازمکانیسمهای چرخش محصول و چریدن استفاده می شود که این امر باعث حفظ مواد مغذی خاک می شود.
۲-۳-۳) محصولات ارگانیک در ایران
در کشور ما ایران که اقتصاد صادراتش در وهله اول به نفت متکی است و جایگاه دوم هرچند با فاصله ای زیاد متعلق به صادرات محصولات کشاورزی است، به راحتی می توان گفت که واژه ارگانیک مفهوم غریب و ناشناخته ای می باشد. از آنجا که کشاورزی ارگانیک در واکنش به نیازهای دنیای معاصر، به یک پدیده جهانی تبدیل شده است و در بازار جهانی کنونی محصولات کشاورزی، فقط محصولات گواهی شده و پاک مجاز به عرضه هستند، بنابراین شاید در آینده نزدیک، محصولات ارگانیک تنها گزینه ممکن حضور محصولات کشاورزی ایران در بازارهای بین المللی باشد (عبدالهی، ۱۳۸۷). به نظر می رسد بقای بخش کشاورزی در ایران به تغییر سامانه های رایج فعلی به سامانه هایی پایدار تر وابسته باشد که ضمن تولید غذای کافی برای جمعیت رو به رشد کشور، منابع طبیعی را نیز حفظ و از آلودگی و زوال بیشتر محیط زیست جلوگیری و سلامت و ایمنی غذایی را تضمین کند. در ایران با توجه به این که به لحاظ جغرافیای طبیعی، سیستم کشاورزی به صورت سنتی و پراکنده در روستاها و در قطعات کوچک پا گرفته و کشاورزی صنعتی به طور کامل استقرار نیافته است این فرصت فراهم است تا ازاین وضعیت برای تبدیل کشاورزی سنتی و معمول به ارگانیک بدون مصرف هزینه ی زیاد و تنها با نظارت و هدایت فنی استفاده گردد و از این طریق با توجه به قیمت بالاتر این محصولات و نیز افزایش اشتغال، ارزش افزوده عاید کشور خواهد شد (Jafari et al., 2007).
۱ . compost
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 438
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
محصولات ارگانیک در ایران
در کشور ما ایران که اقتصاد صادراتش در وهله اول به نفت متکی است و جایگاه دوم هرچند با فاصله ای زیاد متعلق به صادرات محصولات کشاورزی است، به راحتی می توان گفت که واژه ارگانیک مفهوم غریب و ناشناخته ای می باشد. از آنجا که کشاورزی ارگانیک در واکنش به نیازهای دنیای معاصر، به یک پدیده جهانی تبدیل شده است و در بازار جهانی کنونی محصولات کشاورزی، فقط محصولات گواهی شده و پاک مجاز به عرضه هستند، بنابراین شاید در آینده نزدیک، محصولات ارگانیک تنها گزینه ممکن حضور محصولات کشاورزی ایران در بازارهای بین المللی باشد (عبدالهی، ۱۳۸۷). به نظر می رسد بقای بخش کشاورزی در ایران به تغییر سامانه های رایج فعلی به سامانه هایی پایدار تر وابسته باشد که ضمن تولید غذای کافی برای جمعیت رو به رشد کشور، منابع طبیعی را نیز حفظ و از آلودگی و زوال بیشتر محیط زیست جلوگیری و سلامت و ایمنی غذایی را تضمین کند. در ایران با توجه به این که به لحاظ جغرافیای طبیعی، سیستم کشاورزی به صورت سنتی و پراکنده در روستاها و در قطعات کوچک پا گرفته و کشاورزی صنعتی به طور کامل استقرار نیافته است این فرصت فراهم است تا ازاین وضعیت برای تبدیل کشاورزی سنتی و معمول به ارگانیک بدون مصرف هزینه ی زیاد و تنها با نظارت و هدایت فنی استفاده گردد و از این طریق با توجه به قیمت بالاتر این محصولات و نیز افزایش اشتغال، ارزش افزوده عاید کشور خواهد شد (Jafari et al., 2007).
در ایران هنوز محصول ارگانیک به خوبی شناخته نشده است و بازاریابی محصولات ارگانیک از جمله مشکلات تولید کنندگان است و فرهنگ سازی مصرف این محصولات از سوی نهاد های مختلف کشور ضرورت دارد. رشد آگاهی مصرف کننده از فواید محصولات ارگانیک، موجب گسترش سامانه کشاورزی ارگانیک می شود. بنابراین اگر کشور ما بخواهد در جهت ایجاد و گسترش این سامانه گام بردارد، پیش از هر چیز باید به نگرش مصرف کننده و افزایش آگاهی آنان از محصولات ارگانیک بپردازد (عبدالهی، ۱۳۸۷). در ایران انگیزه ای برای توسعه تولید محصولات ارگانیک ایجاد نشده است و این در حالی است که به تولید کنندگان اروپایی محصولات ارگانیک یارانه تعلق می گیرد؛ ولی در مجموع تولید محصول ارگانیک در ایران در حال توسعه است و از نظر دانش، سرعت رشد و فرهنگ سازی مصرف بعد از ترکیه در جایگاه دوم در منطقه قرار دارد. به عنوان مثال، احمد زواره، رییس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی استان تهران در سال ۱۳۸۶، تولید محصولات ارگانیک را از مهمترین اهداف سازمان تحقیقات کشاورزی استان تهران عنوان کرده بود و در این باره گفته بود: “هماکنون چندین مزرعه در زمینه مرکبات، محصولات باغی و مرغداری تحت پوشش است که تمام محصولات آن ارگانیک است که البته کافی نبودن تأمین منابع مالی، شفاف نبودن آییننامهها و ضوابط همکاری با بخش خصوصی، نارسایی در تأمین نیازهای تحقیقاتی و نبود تعامل مثبت و سازنده بین بخشهای تحقیقاتی و اجرایی از جمله مشکلات این بخش است”. همچنین از مجموع ۸ کشور موجود در D8، ایران تنها کشوری است که دارای پتانسیل تولید مواد ارگانیک و آلی و زیستی در کشور های مذکور است. از مجموعه کشورهای عضو D8، تنها ایران دارای فن آوری تولید محصولات ارگانیک و کود های آلی و زیستی است و می تواند محصولات خود را در کشورهای مذکور عرضه کند. در ضمن ظرفیت های زیادی برای توسعه وجود دارد که با اجرای پروژه ها، برنامه ریزی و حمایت دولت می توان از این ظرفیت ها استفاده بهتری کرد .
۲-۳-۴) مرغ سبز چیست؟
مرغ ارگانیک به مرغی گفته می شود که دانه و آبی که می خورد، ارگانیک باشد؛ یعنی از هیچ نوع ماده غیرطبیعی، شیمیایی و افزودنی برای تغذیه و پرورش این مرغ ها استفاده نشود. علاوه بر اینها، چنین مرغی نباید هیچ گونه دارویی از جمله انواع آنتی بیوتیک ها را در طول دوران رشدش دریافت کرده باشد (Kennedy et al., 2004). این نوع مرغ در کشور ما بسیار جوان است. و با عنوان مرغ سبز شناخته می شود. مرغ سبز با مرغ ارگانیک در تمام دنیا یک معنی و مفهوم یکسان دارد ولی در ایران این ۲ مفهوم کمی فرق می کنند. دلیل این امر نیز جدید بودن خود مفهوم ارگانیک در ایران است.
مرغ سبز[۱] در ایران، چند سالی است که چرخۀ تولید آن آغاز شده است. انجمن ارگانیک ایران[۲] در سال ۱۳۹۱ اعلام کرد، این مرغ همان مرغ بدون آنتی بیوتیک است. یعنی این مرغ ها هیچ نوع آنتی بیوتیک و داروهای ضد کوکسی دیوزی مصرف نکرده اند. کوکسی دیوز[۳] نوعی بیماری انگلی طیور است؛ معمولا مرغدارها برای پیشگیری از ابتلای مرغ های خود به این نوع بیماری، داروی کوکسی دیوز که نوعی آنتی بیوتیک است، به مرغ ها می دهند اما همان طور که بیان شد، مرغ های سبز هیچ نوع آنتی بیوتیکی دریافت نمی کنند. سازمان دامپزشکی کشور این مرغ ها را در طول دوره پرورش، ۳ بار آزمایش می کند و اگر در هر ۳ نوبت داروهای نامبرده در بدنشان وجود نداشته باشد، مجوز عرضه به عنوان مرغ سبز را دریافت می کنند. اگر وجود هرگونه آنتی بیوتیک در بدن این مرغ ها به اثبات برسد، دیگر نشان مرغ سبز برای فروش به آنها داده نمی شود و چنین مرغ هایی باید مانند سایر مرغ های معمولی در بازار به فروش برسند.
- Green Chiken
- ۲٫ Iran Organic Associastion
- ۱. Coccidiosis
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 1211
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
مهارت ها و توانایی شناختی:
مهارت ها و توانایی های شناختی، به عنوان نخستین حوزه محوری مدل چهار بعدی، توجه نسبتا وسیعی را در ادبیات مربوط به کفایت اجتماعی دریافت کرده است. از عناصر اساسی در این حوزه، اکتساب دانش فرهنگی و اجتماعی است که کودکان باید برای عملکرد موثر در جامعه در جریان رشد و نیز به هنگام بزرگسالی، در اختیار داشته باشن (فلنر و همکاران، ۱۹۹۰).
دومین عنصر اصلی در حوزه مهارتهای شناختی، توانایی تصمیم گیری است. تمایز در این حوزه می تواند بین مهارتهای تصمیم گیری بین فردی از یک طرف و غی رشخصی[۱] از طرف دیگر ایجاد شود (فلنر و همکاران، ۱۹۹۰). این مهارتها، که حل مسأله بین فردی – شناختی خوانده می شوند، عبارتند از توانایی :
۱)ایجاد راه حل های بدیل مسأله
۲) پیدایش طرح های عملی و کارآمد برای رسیدن بهاهداف مطلوب
۳) پیش بینی پیامد رفتارهای برگزیده برای اجرا
۴) ارزیابی موثر پیامدهای بالقوه
مهارت های حل مسأله غیر شخصی نیز با فرایندهای مشابهی مفهوم سازی شده اند، ولی به طور مستقیم با موقعیت ها و مسائل بین فردی ارتباطی ندارند.
سومین حوزه اصلی مهارتهای شناختی به پردازش اطلاعات و دقت و انطباق نظرات و باورهای منتج در خصوص خود، دیگران و محیط پیرامون مربوط می شود. در این حوزه به روشهایی که خطاها و تحریف های شناختی و باورهای غیر منطقی افراد به هنگام تعبیر و تفسیر رویدادها موجب حالات هیجانی و باورهای غیر منطقی افراد به هنگام تعبیر و تفسیر رویدادها موجب حالات هیجانی و یا پاسخ های رفتاری ناسازگارانه می شوند، توجه قابل ملاحظه ای شده است (راینیکه و همکاران، ۱۹۹۱).
[۱] – Impersonal
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 450
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
مرغ سبز چیست؟
مرغ ارگانیک به مرغی گفته می شود که دانه و آبی که می خورد، ارگانیک باشد؛ یعنی از هیچ نوع ماده غیرطبیعی، شیمیایی و افزودنی برای تغذیه و پرورش این مرغ ها استفاده نشود. علاوه بر اینها، چنین مرغی نباید هیچ گونه دارویی از جمله انواع آنتی بیوتیک ها را در طول دوران رشدش دریافت کرده باشد (Kennedy et al., 2004). این نوع مرغ در کشور ما بسیار جوان است. و با عنوان مرغ سبز شناخته می شود. مرغ سبز با مرغ ارگانیک در تمام دنیا یک معنی و مفهوم یکسان دارد ولی در ایران این ۲ مفهوم کمی فرق می کنند. دلیل این امر نیز جدید بودن خود مفهوم ارگانیک در ایران است.
مرغ سبز[۱] در ایران، چند سالی است که چرخۀ تولید آن آغاز شده است. انجمن ارگانیک ایران[۲] در سال ۱۳۹۱ اعلام کرد، این مرغ همان مرغ بدون آنتی بیوتیک است. یعنی این مرغ ها هیچ نوع آنتی بیوتیک و داروهای ضد کوکسی دیوزی مصرف نکرده اند. کوکسی دیوز[۳] نوعی بیماری انگلی طیور است؛ معمولا مرغدارها برای پیشگیری از ابتلای مرغ های خود به این نوع بیماری، داروی کوکسی دیوز که نوعی آنتی بیوتیک است، به مرغ ها می دهند اما همان طور که بیان شد، مرغ های سبز هیچ نوع آنتی بیوتیکی دریافت نمی کنند. سازمان دامپزشکی کشور این مرغ ها را در طول دوره پرورش، ۳ بار آزمایش می کند و اگر در هر ۳ نوبت داروهای نامبرده در بدنشان وجود نداشته باشد، مجوز عرضه به عنوان مرغ سبز را دریافت می کنند. اگر وجود هرگونه آنتی بیوتیک در بدن این مرغ ها به اثبات برسد، دیگر نشان مرغ سبز برای فروش به آنها داده نمی شود و چنین مرغ هایی باید مانند سایر مرغ های معمولی در بازار به فروش برسند.
۲-۳-۵) مرغ سبز در استان گیلان
استان گیلان بزرگترین تولید کنندۀ مرغ سبز در کشور می باشد. حجم تولیدات استان به اندازه ای است که از سال ۱۳۸۸ با تولید ۸۵۰ تن گوشت مرغ سبز، توانایی صادرات این محصول را دارد. از ۳۶ واحد صنعتی تولید کنندل مرغ در سطح استان گیلان ۲۰ واحد به تولید مرغ بدون آنتی بیوتیک مشغول هستند. دلیل این امر اظهارات دکتر علی بشری معاون مدیرکل دامپزشکی استان گیلان در سال ۱۳۸۹ و مجید غلامی، معاون بهبود تولیدات دامی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در سال ۱۳۹۰ است که هر دو عنوان کرده اند که “تولید مرغ سبز استان به شدت در حال افزایش است و حجم این تولیدات نه تنها می تواند پاسخگوی کل کشور باشد بلکه استان گیلان توانایی صادرات این محصول را به دیگر کشورهای جهان به خصوص آمریکا، چین و برزیل که بزرگترین مصرف کنندگان این نوع مرغ هستند دارد”.
۲-۳-۶) مصرف کننده ارگانیک
مصرف کنندگان ارگانیک شاخه ای از مصرف کنندگان سبز هستند. مصرف کنندگان سبز، کسانی هستند که به طور داوطلبانه شیوه هایی از مصرف را بر می گزینند که با محیط زیست سازگار باشد (Peattie, 2001). در واقع مصرف کنندگان سبز تحت شرایط مصرف گرایی اخلاقی قرار میگیرند (Connolly & Prothero, 2008, p. 118). به عبارت دیگر به مصرف کننده ای اطلاق می شود که در رفتار خرید، فعالیت های مرتبط با بازار و همچنین در عادات مصرفی خود نگران محیط زیست هستند و تأثیر رفتارشان را بر محیط طبیعی اطرافشان در نظر می گیرند. مصرف کنندگان ارگانیک علاوه بر تمام ویژگی ها و نگرانی هایی که یک مصرف کننده سبز دارد، یک ویژگی دیگری نیز دارد و آن عبارتست از نگرانی سلامت غذایی خود و خانواده خود. مطالعات متععدی دربارۀ ویژگی های دموگرافیکی مصرف کنندگان ارگانیک انجام گرفته و هنوز هم در حال انجام است. به عنوان مثال جنسیت افراد، درآمدشان، سطح تحصیلاتشان و یا حتی سن آنها نیز به عنوان شاخص هایی هستند که متمایز کننده این نوع از مصرف کنندگان از مصرف کنندگان عادی می باشند (Hofmann, 2006; Zanoli et al., 2004; Davies et al., 1995; Zanoli & Naspetti, 2002). در زمینه جنسیت افراد بسیاری از نظرسنجی ها که انجام شده نشان می دهد که خانم ها نسبت به آقایان تمایل بیشتری به غذاهای ارگانیک دارند (Radman, 2005; Hofmann, 2006; Zanoli et al., 2004). همچنین تحقیق هافمن[۴] در سال ۲۰۰۶ نشان می دهد که زنان فکر می کنند که غذاهای ارگانیک مزه و طعم بهتری دارد. و یا مطالعه دیگری دربارۀ مصرف کنندگان ارگانیک نشان می دهد که خانم ها احساس مسؤلیت بیشتری به سلامت افراد خانواده دارند. بنابراین این امر، خانم ها را به سوی خرید محصولات ارگانیک بیشتری هدایت هدایت میکند در حالیکه آقایان بیشتر براساس ذاﺋﻘﻪ خرید می کنند (Hofmann, 2006). بعضی از مطالعات نتوانستند تفاوت آشکاری را بین گروه های سنی بیابند (Radman, 2005; Zanoli et al., 2004 Davies et al., 1995;). از سوی دیگر تحقیقاتی وجود دارند که این ارتباط در آنان نمایان است (Latacz & Fosters, 1997). برای مثال در انگلستان مشخص شده است که مصرف کنندگان محصولات ارگانیک افراد بین ۴۵-۵۴ سال هستند که غذاهای با سبزیجات بیشتر را نسبت به گروه های سنی دیگر ترجیح می دهند. اگر چه تحقیق مشابه دریافته است که جوانتر ها نسبت به مسن تر ها پول بیشتری را صرف غذاهای ارگانیک می کنند. تحقیق دیگری در انگلستان نشان داد که جوانتر ها و مسن تر ها تمایل کمتری و افراد ۳۰ ساله که فرزند ندارند علاقه و تمایل زیادی به محصولات غذایی ارگانیک دارند (Padel & Foster, 2005). همچنین تحقیقاتی که در سطح اروپا انجام شده نشان دهندۀ این است که، خریداران محصولات ارگانیک عموماً جوانتر از ۴۵ سال هستند (Wier & Calverley, 2002). با این حال در زمینه گروه های سنی همانگونه که ذکر شد نمی توان به صورت دقیق یک گروه را مصرف کنندگان خاص و همیشگی محصولات ارگانیک نام برد. مشتریان داﺋﻤﻰ در بیشتر کشور ها از مشتریان اتفاقی یا کسانی که محصولات ارگانیک را خریداری نمی کنند، تحصیلکرده تر هستند (Radman, 2005; Zanoli et al., 2004; Wier & Calverley, 2002). مصرف کنندگان همیشگی محصولات ارگانیک اطلاعات بیشتری دربارۀ این محصولات دارند. علاوه براین، رابطۀ مثبتی بین دانش نسبت به این محصولات و خرید آنها وجود دارد. از این رو دریاغته اند که مصرف کنندگان تحصیل کرده دانش بهتری نسبت به محصولات ارگانیک دارند.تحقیقات نتایج گوناگونی را دربارۀ متغیر درآمد بدست آورده اند. بعضی از تحقیقات ادعا کرده اند که درآمد تأثیر مثبتی بر مصرف غذاهای ارگانیک دارد (Davies et al., 1995; Latacz & Fosters, 1997; Padel & Foster, 2005; Zanoli et al., 2004 ). ادعای دیگر این است که افرادی که در شهر ها رشد و زندگی کرده اند، بیشتر از افراد روستایی مواد ارگانیک مصرف می کنند (Radman, 2005). تحقیقاتی که در کشور دانمارک انجام شده نیز بر این امر تأکید دارد که مصرف کنندگان ارگانیک بیشتر در شهر های بزرگ و نواحی شهری با موقعیت اقتصادی-اجتماعی بالاتر زندگی می کنند (Zanoli et al., 2004).
- Green Chiken
- ۲٫ Iran Organic Associastion
- ۱. Coccidiosis
- ۱٫ Hofmann, 2006
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 533
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
) انتخاب مصرف کننده[۱]
افراد دو دسته انتخاب دارند. دسته اول انتخاب های هستند که جنبه مادی ندارند و شخص در طی زندگی خود با آنها روبرو می شود. همانند انتخاب همسر، انتخاب محلی جهت سکونت خود و خانواده و یا انتخاب های سیاسیشان. دسته دوم انتخاب هایی است که جنبه مادی دارد و فرد جهت این انتخاب های منابع مادی پرداخت می کنند. مانند انتخاب کالا، محصولات و یا برندی خاص و انتخاب خدماتی خاص است. بررسی جنبه دوم انتخاب هایی که افراد دارند سبب ایجاد ادبیاتی در بازاریابی شده است که انتخاب مصرف کننده نامیده می شود. دربارۀ انتخاب مصرف کنندگان تاکنون تعریف درست و دقیقی اراﺋﻪ نشده است. تعریفی که من در این زمینه اراﺋﻪ می کنم به صورت زیر است:” انتخاب مصرف کنندگان، پروسه ای از رفتار خرید آنان می باشد که در طی آن تصمیم می گیرند که چه کالا، محصول، خدمات و یا برند خاصی را جهت خرید انتخاب نمایند و این انتخاب و ترجیح آنان معلول عواملی است که مهمترین آن عبارتند از، مطلوبیت و احساس رضایتمندی است که در صورت مصرف کالا یا محصول، خدمات و برند خاص دریافت می کند، ذهنیت قبلی فرد نسبت به آن مولفه و همچنین تأثیر تبلیغات بر وی، که این تبلیغات می تواند طیف وسیعی را از سفارش دوستان و آشنایان تا برخورد فروشنده در بر گیرد”.
همانگونه که ذکر شد انتخاب مصرف کنندگان بخشی از رفتار آنان می باشد. بلچ و بلچ[۲]، رفتار مصرف کننده را فرایندها و فعالیت های افراد در ارتباط باهم، در هنگام جستجو برای انتخاب، خرید، استفاده، ارزیابی و یا کنار زدن و انتخاب نکردن محصولات و خدماتی که برای بر ﺁوردن نیاز ها و خواسته های خود احتیاج دارند، تعریف می کنند. انتخاب مصرف کنندگان ﺗﺋوری از اقتصاد خرد است که مرتبط با اولویت بندی کالاهای مصرفی، خدمات و هزینه ها، مصرف و در ﺁخر منحنی تقاضاهای مصرف کننده است. اولویت مصرف کنندگان در انتخاب محصولات چیزی است که توسط مصرف کنندگان ترجیح داده شده و به عنوان گزینه اصلی مصرف کننده نام برده می شود. بنابراین در بخش بعدی رفتار مصرف کنندگان به طور کامل مورد بررسی قرار می گیرد تا مشخص گردد چه عواملی در انتخاب آنان به طور دقیق نقش دارند.
۲-۵)تحلیل رفتار مصرف کننده
رفتار مصرف کننده[۳] الگویی پیچیده و درکی فلسفی برای تحقیقات بازاریابی است. رفتار مصرف کننده، شامل ایده ها، احساسات، تجارب و فعالیت های مصرف کننده به همراه عوامل اضافی خارجی مانند: تبلیغات، قیمت و قوانین است. بنابراین رفتار مصرف کننده فرایندی پویا می باشد، که علت این پویایی تغیرات دنباله دار ایده ها و ادراکات و فعالیت های مصرف کننده گان به عنوان فرد یا یک گروه می باشد (Solomon, 2006; Blackwell et al., 2001).
ایده اصلی پشت تحقیق از مصرف کنندگان، پرسیدن سؤال درباه دلایل انتخاب و خرید آنان بود، اگر چه محققان بایستی عمیقتر باشند و از مردم درباره اینکه چگونه و در چه شرایطی خرید و یا مصرف می کنند، سؤال بپرسند (Blackwell et al., 2001).
۲-۵-۱) عوامل تأیین کننده آنالیز مصرف کننده
بر طبق نظر پیتر و اولسن[۴]، مصرف کنندگان بایستی با توجه به ۳ عامل تحلیل شوند:
- شناخت و تأثیر
- رفتار
- محیط و رابطه این عوامل با یکدیگر.
هر عامل به تنهایی می تواند بر عوامل دیگر اثر بگذارد و یا می تواند دلیلی برای فهمیدن آن باشد. بنابراین،
زمانیکه برای استراتژی بازاریابی تصمیم گیری می کنیم، تمامی عوامل بایستی بررسی شوند.
- ۱. Consumer choice
- ۲. Belch & Belch, 2007
۱ . Consumer Behavior
۲ . Peter & Olson, 2008
تأثیر، نگرانی احساسی فرد نسبت به یک محصول مانند ستودن آن و یا تنفر را بیان می کند، در حالی که شناخت می تواند به عنوان فعّالیت های ذهنی مانند یادگیری، تفسیر و ارزیابی شرح داده شود. وقتی افراد در معرض محرک ها قرار می گیرند، آنان تصویری از کالا ها، مؤقعیّت ها، افراد و یا تجربیاتی در ذهن دارند. هر فرد شیوه خودش در دریافت، درک و بیان محیط اطرافش را دارد. در بعضی درجات این خصوصیات به طور معمول بسته به رفتار و باورهای عمومی می باشند. اثر و شناخت به طور مشتاقانه به یکدیگر متصل هستند، اگر چه اساساً از دو راه مختلف احساسات و تفکر می آیند. در نتیجۀ توضیحات گوناگون از رفتار مصرف کننده، پیتر و اٌلسن این اصطلاح را به صورت “رفتار واضح مشتری” تعریف کرده اند، که به معنی فعَالیت هایی از مشتریان است که می توانند به وسیله شیوه های کمی و کیفی تحلیل و آنالیز شوند
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 665
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
عوامل داخلی تأثیر گذار بر رفتار خرید مصرف کننده
عوامل داخلی، همان ویژگی های شخصیتی و درونی فرد هستند که بر رفتار خرید وی تأثیر می گذارند. مصرف کنندگان، در طول زندگی کالاها و خدماتی را که خریداری می کنند، تغییر می دهند. کالاهایی مانند غذا، پوشاک و اسباب منزل به سن ربط دارند و مشتریان به مرور زمان انواع مختلفی از آنان را انتخاب می کنند. نیاز یک فرد به یک محصول بسته به شغل و وضعیَت مالی او تغییر می کند، همچنین جایگاه او در جامعه. شیوه زندگی یک فرد بر فعالیت ها، علایق و عقاید و همچنین انتخاب محصولات اثر می گذارد (Kotler et al., 2005). علاوه بر این، همه افراد جامعه جداگانه یک فرد هستند، از این رو شخصیَت های خاص با ویژگی های مختلف دارند که اغلب با صفاتی مانند: با اعتماد به نفس، مسلط، معاشرتی، خودمختار، دفاعی، سازگار و پرخاشگر به تصویر کشیده می شوند (Blackwell et al., 2001). کاتلر و آرمسترانگ[۱]، عوامل داخلی اثر گذار بر رفتار خرید مصرف کننده را به پنج دسته تقسیم می کنند که آنها عبارتند از: ویژگی های دموگرافیکی مصرف کنندگان، شیوۀ زندگی آنها، انگیزه های آنان، دانش و یادگیریشان و ادراک کسب شده.
۲-۶-۱) دموگرافیک[۲]
دموگرافیک جنبه ها و ویژگی های جمعیتی است، که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و شغل افراد می باشد (Shimp, 1997). دموگرافیک به طور خاص، قسمت مورد علاقه بازاریابان است، هرچند مهم است که بدانیم چگونه تعداد جمعیَت، گسترش جنسیتی، سن، مؤقعیَت اجتماعی، نرخ تولد و غیره تغییر می کند. برای مثال، افزایش اخیر فعالیت های اقتصادی زنان، آنان را در جایگاه اول در شرکت ها قرار داده است، چرا که زنان خیلی بیشتر از مردان خرید می کنند (Blackwell et al., 2001). بعلاوه، بر گسترش ثروت باید تمرکز کرد همچنان که مشخص کردن قدرت خرید و پتانسیل بازار مشتریان هدف نیز حاﺋز اهمیت است. ساختار خانواده، نرخ ازدواج و طلاق در کشورها، بر عادات مصرفی تأثیر دارد. برای مثال، زوج های دارای فرزند، نگرانی های سلامتی غذایی بیشتری نسبت به افراد مجرد دارند که ترجیح می دهند از تنقلات استفاده کنند. همچنین بچه ها بر تغییر تصمیم خرید والدینشان در هنگام خرید در فروشگاه ها تأثیر دارند (Solomon, 2006). بنابراین در کشورهای با جمعیت جوان، تبلیغات بیشتر مرتبط با کودکان است. عامل مهم دیگر شخصیَت است، که یک مصرف کننده را از تمام جامعه متمایز می کند. شخصیت به عنوان پاسخ سازگار به محرک ها تعریف می شود. داشتن ارزش های شخصی خاص در خیلی از جهات، می تواند ابزار بازاریابی باشد که بعضی افراد را با محصولات و برند های مشخص مرتبط می کند (Chisnall, 1995). بنابر یک تحقیق، افرادی که قهوه ی تلخ را ترجیح می دهند، به نظر می رسد که اجتماعی تر و مهاجم تر از افرادی باشند که قهوه ی سبک و شیری را ترجیح می دهند. در نتیجه این حقیقت، بعضی از کمپانی های تولید کننده قهوه، کافه هایشان را دوباره طراحی کرده اند (Solomon, 2006).
۲-۶-۲) شیوه زندگی[۳]
شیوه زندگی، الگوی زندگی فرد است که فعَالیت ها، علایق و نظرات او را بیان می کند. شیوه زندگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. مردمی که از خرده فرهنگ و طبقه اجتماعی یکسانی می آیند و شغل مشابه هم نیز دارند، ممکن است شیوه زندگی متفاوتی داشته باشند. رفتار و حرکات (اعمال) در یک شیوه زندگی، ترکیبی از عادات، راه های متعارف انجام کارها و اقدامات مستدل می باشد (Kotlr et al, 2005). معمولاً شیوه زندگی در نگرش فرد، ارزش ها یا جهان بینی او انعکاس دارد. این امر الگویی کامل از اقدامات و تعاملات فرد در جهان است. همچنین شیوه زندگی تأثیر مهمی بر فعَالیت های روزانه افراد دارد. برای مثال یک زن شاغل نقش های گوناگونی در زندگی روزانه خود دارد و چگونگی ترکیب این نقش ها با یکدیگر شیوه زندگی او را بیان می کند. در عین حال، رفتار خرید در رابطه با شیوه زندگی او، دست خوش تغییر می شود. مطالعه شیوه زندگی مصرف کنندگان یکی از مهمترین بخش های بازاریابی است.
۱ . Armstrong & Kotler, 2007
Demographic
- ۱٫ Lifestyle
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

پیمایش نوشته
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 715
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
) یادگیری و آگاهی[۱]
یادگیری به وسیلۀ تجربه به دست می آید و رفتاری تأثیر گذار است. دانشمندان معتقدند که تقریباً تمامی رفتارها بر اثر یادگیری به وجود آمده اند. یادگیری از طریق یک محرک و یک پاسخ ایجاد می شود و رفتار مصرف کننده، مانند نگرش یادگرفته شده و چگونگی یادگیری آن و تجربیاتش برای بازاریابان واقعاً حیاتی است (Solomon, 2006). ﺁگاهی (دانش) به عنوان ویژگی که بر تمام مراحل تصمیم گیری اثر گذار است، شناخته می شود. شرکتها باید آگاهی مصرف کننده گان دربارۀ محصولات را به دقت بررسی کنند. دریافتن عادت خرید مشتریان، مکان هایی که از آن خرید می کنند، هر چند وقت به خرید می روند، چه گروه های کالا مهم هستند و چقدر آنان از محصولات یا برند ها آگاهی دارند، به شرکت ها کمک می کند که در مشتریان ایجاد انگیزه کند و یا رفتار خرید مصرف کنندگان را تقویت کند (Blackwell et al., 2001). به عنوان مثال، فردی مایل است که دوربین دیجیتال بخرد و ایده این رفتار خرید می تواند از یک آگهی یا یک دوست به ذهن فرد بیاید. به محرکی که باعث حرکت فرد به سوی کالا می شود، نشانه گویند که مشخص می کند مشتری چگونه، کجا و کی واکنش نشان می دهد. در آخر مشتری ما، بعد از چندین بار استفاده از برندی خاص، تصمیم به خرید آن می گیرد. در صورتی که مصرف کننده راضی باشد و احتمالاً اگر تصویر مثبتی از نمونه های قبلی کالا در ذهنش باشد دوبار همان برند مشابه را خریداری می کند (Armstrong & Kotler, 2007).
۲-۶-۵) ادراک مصرف کننده[۲]
ادراک را می توان اینگونه شرح داد: “چگونه جهان پیرامونمان را می بینیم”. دو نفر ممکن است منوط به محرک های مشابه، تحت شرایط مشابه ای باشند. اما شیوه ای که مردم محرک ها را تشخیص می دهند، سازماندهی و تفسیر می کنند، متفاوت است. ادراک فرایندی مشخصی است که براساس نیاز ها، ارزش ها و انتظارات هر فرد و علاقه مندی هایش شکل می گیرد (Schiffman & Lazar, 1987). فرد با انگیزه، آمادۀ فعالیت و حرکت است. چگونگی فعالیت فرد از درک او از موقعیت تأثیر می گیرد. درک زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات به وسیلۀ یکی از ۵ حس ما ( بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و طعم)، تحلیل می شوند. برای مثال، فرد ممکن است کت خاصی را که در ویترین مغازه ای آویزان است به علت ترکیب رنگ هایش دوست نداشته باشد، اما وقتی که آن را پرو می کند، نظرش نسبت به کت عوض می شود و ممکن است آن را بخرد. پردازش محرک های بصری به وسیلۀ رنگ و اندازه تحت تأثیر قرار می گیرد. شدت و موسیقی، جنبه های پر اهمیت جنبۀ شنیداری هستند. درک از سلیقه برای بعضی از محصولات مورد مناقشه است، اگر چه ادراک سلیقۀ افراد می تواند در فرهنگ های مختلف تغییر کند (Hoyer 2004). برای مثال در ایران افراد ترجیح می دند که اکثراً رنگ های تیره و یا حداقل کمی رنگ تیره در ترکیب لباس هایشان باشد، در حالیکه در عربستان سعودی، عراب ترجیح می دهند که تا جایی که ممکن است از رنگ سفید استفاده کنند. افراد بیشتر براساس ادراک خود تا واقعیت عینی عمل می کنند و واکنش نشان می دهند. بنابراین برای بازاریابان، ادراک مصرف کنند گان از آگاهی شان نسبت به واقعیت عینی، مهمتر است. افراد براساس آنچه که به عنوان واقعیت ادراک می کنند تصمیم گیری و عمل می کنند، بنابراین بازاریابان باید کل مفهوم ادراک و عوامل مرتبط با آن را درک کنند و این درک سبب می شود آنها به راحتی دریابند که چه عاملی باعث می شود که مصرف کنندگان یک کالا را نسبت به کالای مشابه بیشتر خریداری می کنند (Kelley, 1950).
انتخاب مصرف کنندگان از محرک های محیط زیستی، براساس تعامل انتظارات و انگیزه های آنها است. مردم معمولاً چیزی را که نیاز دارند و یا می خواهند، درک می کنند و از درک محرک های غیر ضروری یا نامطلوب جلوگیری می کنند (Hornik, 1980). تغییر محرک، بسیار ذهنی است و براساس آن چیزی است که مصرف کننده براساس تصویر تجربۀ قبلی خود در ذهن دارد و همچنین انگیزه ها و منافع فرد در زمان ادراک. وضوح و اصالت محرک ها، نقش اساسی در این تغییر بازی می کند. بنابراین شناخت درک فرد از کالا ها و محصولات و همچنین تصویر ذهنی او از آن کالا که از ادراک وی نشأت می گیرد، باید از سوی شرکت ها و تولیدکنندگان و بازاریابان آنها به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
- ۱. Learning and Knowledge
- ۲٫ Consumer Perceptions
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 380
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
عوامل خارجی تأثیر گذار بر رفتار خرید مصرف کننده
عوامل خارجی، عواملی هستند که در خارج از محدودۀ شخصی فرد قرار دارند و فرد ناخودآگاه تحت تأثیر آنها قرار می گیرد. کاتلر و آرمسترانگ[۱]، این عوامل را به سه دسته تقسیم می کنند. فرهنگی که مصرف کننده برخوردار است، موقعیت اجتماعی وی و تأثیراتی که عوامل اجتماعی بررفتار خرید مصرف کننده دارند.
۲-۷-۱) فرهنگ و خُرده فرهنگ ها[۲]
فرهنگ یکی از عوامل خارجی اصلی است که تأثیر بزرگی بر رفتار، ایده ها و آرزوهای مصرف کنند دارد. همانطور که در بخش یادگیری و آگاهی به آن اشاره شد، رفتار تقریباً فرایندی یادگیرانه است و فرهنگ بر رفتار ما تسلط دارد، چنانکه همۀ ما در گروه های خاص از جامعه با ویژگی هاط فرهنگی مخصوص به آن رشد می کنیم (Armstrong & Kotler, 2007). فرهنگ چرخه ای از ارزش ها، نُرم ها و سنت ها بین جامعه در طی نسل ها است. محصولی که به بازار می آید و ویژگی های فرهنگی را در بر دارد، انتظار می رود که از سوی بازار هدف به خوبی پذیرفته شود. بعلاوه، یک محصول می تواند به تغییرات آیند در یک فرهنگ اشاره کند، اگرچه به جمعیّت هدف تعلق نداشته باشد. برای مثال، غذاهای آمریکایی آسان و از پیش پخته شده و یا یخ زده برای بعضی فرهنگ ها که تغییر در شیوۀ زندگی خانوادگی را هدف قرار داده اند، مانند اینکه هر دو والدین شاغلند یا کاهش تعداد زنان خانه دار در جمعیّت کشور، بازاریابی شده اند (Solomon et al., 2002). زمانیکه مصرف کنندگان کالایی را خریداری می کنند، انتظار دارند که آن کالا بین نیازها و انتظاراتشان تعادل ایجاد کند، اما این نیازها در فرهنگ های گوناگون، متفاوتند. برای مثال، مییل[۳]، شرکت آلمانی تولید کنندۀ ماشین های الکترونیکی، ماشین لباسشویی را با کارایی بالا اراﺋﻪ کرد که برای ده سال در بازار حضور داشت. آنان نتیجۀ فروش خوبی در اروپا و آسیا با قیمت فروش بالا به دست آوردند، اما زمانیکه آنان تلاش کردند که وارد بازار آمریکای شمالی شوند، نتوانستند آنچنان مشتری بزرگی بدست آورند. تمام اینها به فرهنگ آمریکایی مرتبط است. درحالیکه تمام جامعه بسیج شده و مداوماً در حال تغییر خانه ها هسند، آنان تمایل ندارند که پول زیادی را برای این گونه از ماشین آلات خانگی پرداخت کنند، در عوض ترجیح می دهند که نمونه ای ارزانتر و کمتر کارآمد را خریداری کنند (Blackwell et al., 2001). گرایش بزرگ دیگر در کشور های توسعه یافته، تغییر در عادات غذایی است. بیشتر جوامع شروع به انتخاب رژیم های غذایی سالمتر با توازون در وعده های غذایی مفید کرده اند. این جنبش ((آگاهی سلامتی)) به یکباره حجم وسیعی از غذاهای طبیعی و ارگانیک را به روی قفسه های سوپرمارکت ها آورده است (Peter & Olson, 2008).
فرهنگ می تواند به گروه های مختلفی که خرده فرهنگ نامیده می شوند، تقسیم شود. افرادی که به خُرده فرهنگ های یکسانی تعلق دارند، ارزش ها و مذهب شان مشابه تر است و اکثراً از یک ناحیه و قوم می آیند (Armstrong & Kotler, 2007). گروه های سنی می توانند در یک جامعه خُرده فرهنگ محسوب شوند. برای مثال، زمانیکه بعضی برند ها گروه های سنی نوجوان را هدف قرار داده اند، دیگران می توانند بازارهای بزرگسالان مانند محصولات بهداشتی، دکوراسیون منزل، مسافرت و غیره… را پیشنهاد کنند (Blackwell et al., 2001).
گروه های نژادی در جامعه می توانند عادات مصرفی مختلفی را نشان دهند. برای مثال خُرده فرهنگ آمریکایی های افریقایی تبار یا سیاه پوست، بزرگترین جامعۀ اقلیت در آمریکا است و شرکت ها در حال توسعۀ استرتژی هایشان برای بدست آوردن این گروه ها هستند. به عنوان نمونه، یک شرکت تولید کننده عروسک، عروسک های دختران سیاه پوست را به بازار عرضه کرد که مدل مو، رنگ پوست و ویژگی های چهرۀ مختلفی داشتند تا نشان دهند که تمامی زنان سیاه پوست آمریکایی ظاهری متفاوت از یکدیگر دارند (Peter & Olson, 2008).
- ۱. Armstrong & Kotler, 2007
- ۲٫ Cultures and subcultures
۱ . Miele
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 435
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
) مؤقعیت اجتماعی[۱]
مؤقعیت مصرف کنند در جامعه با توجه به میزان درآمد، پیشینه خانوادگی و شغل وی تعیین می شود. میزان پولی که هزینه می شود و چگونگی مصرف آن هر دو در طبقۀ اجتماعی بررسی می شوند. در کشور های اروپایی تلاش می شود که برابری اجتماعی در سطحی خاص بین افراد حفظ شود اما با این حال سلسله مراتب اجتماعی مانند گروه های مصرف کننده با درآمد پایین، متوسط و بالا وجود دارند. افراد بین گروه های مشابه، به نظر می رسد که شیوۀ زندگی، شغل ها و سلایق مشابهی دارند و اغلب آنان با یکدیگر معاشرت می کنند و رفتارشان در بین کلاس های اجتماعی مشابه بر هم تأثیرگذار است (Solomom et al., 2002). رفتار مصرف کننده و مؤقعیت اجتماعی می توانند به به روش های مختلفی به هم مرتبط شوند. برای مثال اغلب مصرف کنندگان ثروتمند، مجلاتی دربارۀ مُد، تکنولوژی، بعضی رشته های خاص ورزشی مانند قایق سواری یا هنر و دکوراسیون را ترجیح می دهند، چرا که این گروه از افراد بیشتر علاقه به این موضوعات دارند و این مجلات نیز به عنوان بخش ویژه در بازار در نظر گرفته می شوند و در فروشگاههایی خاص با قیمت های بالاتر به فروش می رسند (Armstrong & Kotler, 2007). واقعیت دیگر این است که بعضی از برندها به گروه های اجتماعی خاص مرتبط اند، مانند تفات هایی که در میان خریداران و مصرف کنندگان محصولات دو کارخانه اپل[۲] و نوکیا[۳] وجود دارد. طبقات اجتماعی و نیازهایشان به طور مداوم و به سرعت تغییر می کند. به عنوان مثال تبعیضاتی که بین طبقات کارگر و کارمندان در آمریکا و اروپا در گذشته وجود داشت از بین رفته است و امروزه حتی کارگران کارخانجات نیز می توانند تبدیل به افرادی با سبک زندگی مدرن شوند، که این مورد در کشور ما ایران دقیقاً عکس است، به طوری که ما شاهد فاصله طبقاتی و سبک زندگی کاملاً متفاوت میان قشر کارگر و کارمند هستیم. بازاریابان باید از این تغییرات و عوامل ایجاد کننده آن آگاهی داشته باشند و تبعیضات و تفاوت های موجود در گروه های اجتماعی موجود در جامعه را بشناسند و حتی قدرت پیش بینی آن را نیز داشته باشند.
۲-۷-۳) تأثیر خانواده و گروه ها[۴]
خانواده جمعی از افراد هستند که چیزهای مشترکی با یکدیگر دارند و روابط محکمی بین آنها برقرار است. درواقع خانواده رایج ترین و طبیعی ترین گروه در جامعه است که اکثراً با یکدیگر با اهداف خاص همکاری می کنند. ازدواج اغلب منجر به ایجاد مکان جدیدی برای زندگی می شود و افراد نیاز به خرید کالاهای جدید و خدمات نو پیدا می کنند. شکل دادن یک خانواده یکی از مهمترین عوامل در تغییر رفتار خرید و مصرف یک فرد است (Chisnall, 1995). افراد خانواده نقش های مختلفی مانند مبتکر، تأثیر گذار، تصمیم گیرنده، خریدار و مصرف کننده دارند. تأثیر اعضای خانواده بر طبقه بندی محصولات مختلف، بسته به اندازۀ خانواده، ساختار و سلسله مراتب آن در فرایند تصمیم گیری خرید در حال تغییر است. علاوه بر آن، زنان در جوامع توسعه یافته براساس درآمدشان مورد هدف قرار گرفته اند و وظایف آنان روز به روز در حال تغییر است و همکاری مردان در کارهای منزل با همسرانشان سبب تغییر در رفتار خرید آنها شده است (Blackwell et al., 2001).
گروه دیگری از افراد نیز می توانند به وسیلۀ سهیم بودن در شغل مشابه، عقاید و یا سرگرمی هایشان ایجاد شودند و بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند (Chisnall, 1995). گروه مرجع شامل یک یا چند فرد است و این گروه زمانیکه ارزش ها و نگرش های افراد را ارزیابی می کند، به عنوان مرجع در نظر گرفته شده است. گروه های مرجع نه تنها بر ارزش های افراد تأثیر می گذارند، بلکه همچنین می توانند رفتار خرید آنها را می توانند تغییر دهند. به عنوان مثال، برند های ورزشی مانند کانورس، پوما و نایک از ورزشکاران مشهور در تبلیغاتشان استفاده می کنند تا توجه مصرف کنندگان بیشتری را جلب کنند، که این افراد را ستایش می کنند (Peter & Olson, 2008). برای درک بهتر تأثیر گروه های مرجع بر رفتار مصرف کنندگان، ابتدا بازاریاب بایستی ویژگی های گروه را تحلیل کند و دریابد چرا افراد به این گروه ها تعلق و وابستگی دارند، بعد از آن، مدیران برند و تولید کنندگان باید رﺋﺴﺎی این گروه ها را به خوبی بشناسند و آنان نیاز دارند که ایده ها و رفتار آنان را در هنگام تصمیم گیری مورد بررسی و توجه قرار دهند. مشخص است که رهبران به وسیلۀ ایدﺋولوژی هایشان و تواناییهای متمایزشان بر اعضای گروه تدثیر می گذارند (Armstrong & Kotler, 2007).
۱ . Consumer Situation
- ۲. Apple
۳ . Nokia
۴ . Family and Groups
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 436
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
) الگوی مفهومی تحقیق
برای انجام تحقیقات علمی و نظامند، چارچوبی علمی و نظری مورد نیاز است که اصطلاحاً مدل مفهومی نامیده میشود، در این پروژه تحقیقاتی بر روی انتخاب مصرف کننده تمرکز شده است. در زمینۀ انتخاب مصرف کنندگان، تاکنون مدل های بسیار کمی اراﺋﻪ شده است. بنابراین برای دست یابی به یک مدل مفهومی و طراحی فرضیات در زمینه انتخاب کالا، ابتدا مهمترین مدلهای رفتار مصرف کننده گان را که از سوی اندیشمندان نامدار در این زمینه مطرح شده اند، مورد بررسی قرار گرفت، سپس جدیدترین مقالات و پژوهش هایی که بر اساس این مدل ها در زمینه رفتار مصرف کنندگان در جهان انجام گرفته است بررسی شد تا مشخص گردد در این پژوهش های چه عواملی از رفتار مصرف کنندگان، در انتخاب کالا جهت خرید و یا تصمیم گیری برای خرید نقش داشته اند. سرانجام با مطالعاتی که بر روی مقالات و مدلهای رفتار مصرف کنندگان انجام گردید، مجموعه ای از عوامل به عنوان، عواملی که بر انتخاب مصرف کنندگان نقش دارند در نظر گرفته شده، که در این تحقیق به عنوان متغییر های ﺗﺄثیر گذار بر انتخاب محصولات ارگانیک در مدل مفهومی تحقیق آمده است.
) مدل رفتار مصرف کنندۀ کاتلر و آرمسترانگ
یکی از مهمترین مدل های رفتار مصرف کنندگان، توسط کاتلر و آرمستراگ[۱] در سال ۲۰۰۷ اراﺋﻪ شد.آنها بیان کرده اند که رفتار مصرف کنندگان شامل ایده ها، احساسات، تجارب و فعالیت های مصرف کنندگان به همراه عوامل اضافی خارجی مانند تبلیغات، قیمت و مقررات است. بنابراین رفتار مصرف کننده فرایندی پویا می باشد، که علت این پویایی تغیرات دنباله دار ایده ها و ادراکات و فعالیت های مصرف کننده گان به عنوان فرد یا یک گروه می باشد. پاسخ مصرف کنندگان به انواع گوناگون استراتژی های بازاریابی، سوال اصلی است که بازاریابان باید به آن پاسخ دهند. کاتلر و آرمسترانگ مدل خود را جهت پاسخ دادن به این سوال اراﺋﻪ کردند.
- ۱. Kotler & Armstrong, 2007
مدل رفتار مصرف کنندل بلچ و بلچ[۱]
بلچ و بلچ، این مدل را در سال ۲۰۰۷ اراﺋﻪ کردند. آنها رفتار مصرف کننده را به این صورت تعریف کرده اند: “فرایند ها و فعالیت هایی که افراد زمانیکه در حال جستجو، انتخاب، خرید، استفاده، ارزیابی و یا کنار گذاشتن محصولات و خدمات و همچنین برای برآوردن نیازها و خواسته های خود هستند، به کار می برند”.
- ۱٫ Belch & Belch, 2007
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 1172
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 مرداد 1395 |
نظرات ()
|
|
|
|
|